X
تبلیغات
آرشیو دی ماه86 - سجاده ای پر از یاس آرشیو دی ماه86 - سجاده ای پر از یاس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : سه شنبه 103 اردیبهشت 4 ، 8:30 عصر
ای آن که عارفان را با رازگویی طولانی اش، مأنوس ساخت و بر خائفان، لباس دوستی خود پوشاند ! [امام سجّاد علیه السلام]
مرکبی مانده بی سوار

دوباره ،از پی روز غروبی درد ناک مرا

در وادی سرگردانی به دنبالت می فرستند

دوباره اندر پی منتقم تو میگردم ؛دوباره بهانه ام روزگار و سختیهاست

تا برایت چشم هایم را بارانی کنم

توی می آیی ،تو خواهی آمد

 و انتقام سردار بر نی سوار ،را خواهی گرفت

ای آسمان بازهم از خجالت دیدن روز واقعه گلگون شو

و دل آینه ات را باز به روی دشت پر زه خون باز کن

بیا ای سوار یکه و تنها ،مرکب ات بی سوار نمی تواند به خیمه ها باز گردد

تو تنها نخواهی ماند؛که پهلوانانی چون قاسم را به سپاه خود همراه داری

فدای آن شهسوارعلمداری شوم که دست و چشم در راه بندگی خدا می دهد

فدایت شوم ؛تشنه کامی که بر لب آب تشنگی را به جان خریدی

وکه تا لحظه عروج مرید و عاشق بمانی ؛فدای لب تشنه ای که

برآب چشم می بندد تا به چشمه عشق متصل شود

((این الطالب بدم المقتول بکربلا))





کلمات کلیدی :
سجاده ای در خاک کربلا

السلام علیک یا ابا عبد الله و علی الارواح التی حلت بفنائک؛علیک منی سلام الله ابداَ ما بقیت و بقی اللیل و النهار؛ولا جعله الله

اخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین؛و علی علی بن الحسین؛وعلی اولاد الحسین؛وعلی واصحاب الحسین   

 

خدا وندا امروز سجاده ام را بر خاک عزیزترین کسخدا وندا امروز سجاده ام را بر خاک عزیزترین کسانت پهن خواهم کرد باشد مرا در روز جزا مرا به وجود او ببخشیانت پهن خواهم کرد باشد مرا در روز جزا مرا به وجود او ببخشی .

باز هم محرمی بر عمر ما پا نهاد وبوی عطر حسین ع و کاروان حسین ع بر پیشانی  قلب ما نشست و واقعه کربلا همیشه داغی شد بر پیشانی زمین.

روزی که می آمدی  زمین و آسمان گفتند: ای مردان خدا همه به حسین ع اقتدا کنید و همه از این جاری عشق خدا سیراب شوید و باشد که دل ما از خون حسین برای همیشه به رنگ سرخ خضاب کند

و مرغان هوا  در عطش دیدار پسر علی  ع در دشت سوزان خود را به خاک افکنده بودنند و نوحه سر می کردند .

آیا این جمله (کل یومِ عاشورا و کل ارض کربلا) را با چه مفهومی  در ذهن به زبان می آورید؟

مگر نه این است که هر زمان عاشورا و هر روز عاشورا ست ؟ و خود را باید مهیای حضور در کربلای زمان  کرد؟

پس  باید لبای عاشورایی بر تن کرد و لفظ نینوایی را چنان شعر حسین یان  بر لب آورد تا در این میدان ادعا کرد که عاشورایی و حسینی ?و کربلایی شده ای.

خدایا دلم را چنان ظرف آبی کن از عشق حسین لبریز که جانم بنوشد و هرگز سیراب نشود?و چشمان دلم را به نور معرفت شناخت حسین ع و خط و راهش چنان بازو روشن کن که هرگز چشم خود را بر حقیقت وجود تو و دلیل بودن حسین ع و آرمان حسین ع نبندم ? و همواره مرا  از کسانی قرار ده در راه حسین مبارزه می کنند.

((سلام بر کسی که خدا وند خون بهای اوست ))

 

 

کلیپ زیبا در مورد زیارت عاشورا التماس دعاااااااhttp://www.iravertex.com/clip.asp?id=142                                                                             

کتاب دوم : عاشورا از اسلام تا اسلام

لینک دانلود مستقیم HYPERLINK "http://www.mmmhp1.persiangig.com/pdf/3000041.pdf"

کتاب سوم : عاشورا سرایان پارسی

لینک دانلود مستقیم HYPERLINK "http://www.mmmhp1.persiangig.com/pdf/mho0028.pdf"

کتاب چهارم :من دعا می کنم.....

لینک دانلود مستقیم HYPERLINK "http://www.mmmhp1.persiangig.com/pdf/yousof.pdf"

 

 

 





کلمات کلیدی :
مباهله

((وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ))سوره دهر ایه 8

امروز روز مباهله است .روز نزول آیه تطهیر .شایسته است قرائت زیارت جامعه و بسیار بگویید : یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین علیهم السلام.

مباهله یعنی چه؟ آیا در زمان حاضر نیز میشود با مخالفان اسلام مباهله کرد؟

مباهله در لغت عرب به معنی درخواست عذاب بر مخالف در اعتقاد است و برای اولین بار پیامبر آماده شد تا با سران مسیحی منطقه نجران به مباهله برخیزد و حتی دست حسن و حسین را گرفت و با دختر و داماد خود در گوشه بیابان حاضر شد، و منتظر آن گشت که سران مسیحی نجران از اسقف و کشیش برای مباهله حاضر شوند ولی آنان با مشاهده آیات صدق پیامبر عقب نشینی کردند و پرداخت جزیه را بر مباهله برگزیدند.
این معجزه یعنی مباهله برای اثبات صدق دعوی در قلمرو و عقائد باقی و پایدار است و هم اکنون نیز این دعوت باقی است و لازم است به سمع مخالفان اسلام برسد. آنان از هر فرقه و گروهی باشند اگر به خدا ایمان دارند، در سرزمین دور از اجتماع آماده مباهله باشند و طرفین بر علیه یکدیگر از خدا عذاب بطلبد، آنگاه ببینند عذاب خدا فرود میآید یا نه و اگر فرود میآید کدام یک از دو طرف را طعمه خود قرار میدهد؟
مرحوم علامه طباطبائی در مورد مباهله چنین میگوید
:
هر فرد با ایمان با تأسی به نخستین پیشوای اسلام میتواند در راه اثبات حقیقتی از حقائق اسلام با مخالف خود به مباهله بپردازد و از خداوند برای او درخواست عذاب کند
.
و هر فردی از مسیحیان و کلیمیان که بخواهند این معجزه الهی را از نزدیک مشاهده کنند. میتوانند با فردی از افراد با ایمان اسلام در مورد حقانیت اسلام به مباهله بر خیزند و نتیجه آن را با دیدگان خود مشاهده نمایند
.
امام صادق (ع) به یاران خود همین دستور را میداد که مخالفان را به مباهله دعوت کنند یکی از یاران آن حضرت به نام ابو مسروق به حضرتش گفت: من با مخالفان با آیه «وَاُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ» نساء/59. بر فضیلت و پیشوائی شما استدلال میکنم آنان میگویند این آیه مربوط به فرماندهان سپاه است و وقتی با آیه «اِنَّما وَلِیُّکُم اللهُ وَرَسُولُهُ...» مائده/55. بر امامت علی(ع) احتجاج میکنم میگویند: این آیه مربوط به افراد با ایمان است نه شخص خاصی و هر موقع با آیه «اِلّا المَوَدَّةَ فِی القُرْبی» شوری/23. استدلال میکنم، مخالفان میگویند: این آیه مربوط به تمام بستگان پیامبر است
.
امام صادق (ع) در پاسخ سائل فرمود: در چنین صورت آنان را به مباهله دعوت کن آنگاه نحوه مباهله را بیان کرد و فرمود: چیزی نمیگذرد مگر اینکه آثار مباهله ( نزول عذاب) را مشاهده میکنی. (کافی، 2/ کتاب دعا، باب مباهله).

آیه مباهله چگونه مؤید این نکته است که اهل بیت در آیه تطهیر، علی و فاطمه و حسن و حسین هستند؟

با نگاهی گذرا به آیه مباهله متوجه می شویم که «أبناء» و «أنفس» جمع و «نساء» اسم جمع است، پیغمبر اکرم (ص) باید حداقل نُه نفر را همراه خود میبرد (3 مرد، 3 زن، و 3 فرزند)؛ زیرا اقلّ جمع 3 نفر است، در حالی که فقط چهار نفر را همراه خود برد. این، نشان میدهد که آن حضرت بیش از چهار نفر، واجد صلاحیت برای شرکت در میدان مبارزه معنوی نیافت.

فخر رازی داستان مباهله را این گونه نقل میکند:

رسول اکرم (ص) در حالی که برای مباهله خارج شد که جامه نادوخته پشمین سیاه رنگی بر دوش، حسین را در بغل و دست حسن را در دست خود گرفته بود، فاطمه پشت سر آن حضرت و علی (ع) پشت سر آنان حرکت میکرد، رسول اکرم به همراهان خود فرمود: وقتی دعا کردم شما آمین بگویید.

آنگاه میگوید:

در روایت آمده است: (در میدان مباهله) حضرت رسول (ص) زیر همان جامة پشمین سیاه رنگ رفت. پس از آن حسن (ع) جلو آمد، پیامبر (ص) او را داخل کرد. سپس حسین (ع)، بعد فاطمه (س) و پس از آن علی (ع) جلو آمدند و همگی زیر آن جامه رفتند. وقتی همگی جمع شدند، حضرت رسول (ص) فرمود: «إِنّما یُرید الله لِیذهب عَنکم الرِجس أَهل البیت ویُطهِّرکم تَطهیراً».

فخر رازی د رپایان میگوید: اهل تفسیر و حدیث گویا اتفاق بر صحت این حدیث دارند؛ واعلم أنّ هذه الروایة کالمتّفق علی صحتها بین أهل التفسیر و الحدیث. (تفسیر کبیر4، جزء 8، ص 88 ـ 89 ، آل عمران/61)

عالم بزرگ اهل سنّت ابو عیسی ترمذی در کتاب خود آورده است:

سعد بن آبی وقاص از پدرش نقل کرده است: وقتی آیه مباهله نازل شد، پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین را خواند و آن گاه گفت: خدایا! اهل من اینها هستند: لما نزلت هذه الآیة «تَعالوْا نَدْع أَبناءنا وأبناءکم و نِساءنا ونِساءکم» الآیة دعا رسول الله (ص) علیّاً و فاطمة و حسناً و حسیناً فقال: «اَللّهمّ هؤلاء أهلی» ( سنن ترمذی5،/6،).

بنابراین، میتوان گفت: اگر واقعاً کسان دیگری نیز جزو «أهل البیت» بودند رسول اکرم (ص) آنان را نیز حاضر میکرد؛ چون حداقل نُه نفر را باید میآورد. از این رو نیاوردن دیگران به میدان مباهله، نشان میدهد که دیگران مصداق «أهل البیت» (به مفهومیکه در این آیه مطرح است) نبوده اند.

جریان مباهله‌در چه سالی و چگونه اتفاق افتاد ؟مباهله‌یعنی‌به‌یکدیگر نفرین‌کردن‌. جریان‌مباهلة‌پیامبر با مسیحیان‌نجران‌در24 ذی‌الحجة‌سال‌دهم‌هجری‌در مدینه‌به‌وقوع‌پیوست‌، بعد از آن‌که‌بزرگان‌مسیحی‌نجران‌به‌مدینه‌آمدندو با پیامبر به‌بحث‌و گفتگو دربارة‌حضرت‌عیسی‌(ع‌) پرداختند. پیامبر انحرافات‌آنان‌را گوشزد و آنان‌را به‌اسلام‌دعوت‌کرد، ولی‌نپذیرفتند و حاضر به‌مباهله‌شدند. پیامبر (ص‌) نیز پذیرفت‌. وقتی‌پیامبر همراه‌علی‌(ع‌) و فاطمه‌و حسین‌و حسین‌(ع‌) برای‌دعا و نفرین‌به‌صحرای‌اطراف‌مدینه‌آمدند، اسقف‌نجران‌گفت‌: چهره‌هایی‌را می‌بینم‌که‌اگر دست‌به‌نفرین‌بردارند، عذاب‌نازل‌می‌شود. از این‌رو با پیامبر صلح‌کردند.
مفسران و محدثان شیعه و سنی تصریح کرده اند که آیه مباهله (آیه 61 آل عمران) در حق اهل بیت پیامبر (ص) نازل شده است و پیامبر کسانی را که همراه خود به میعاد¬گاه برد، فرزندانش (حسن و حسین) و دخترش (فاطمه) و علی (ع) بودند. بر این اساس منظور از ابنائنا در آیه حسن و حسین هستند ، همان طور که منظور از نسائنا فاطمه، و منظور از انفسنا علی (ع) است.(1
)
برخی از مورخان تعداد هیأت نمایندگی مردم نجران را شصت نفر یاد کرده اند که از مهم ترین و ارزنده ترین مردم نجران بودند در رأس آنان سه تن پیشوای مذهبی قرار داشت. که عبارتند از
:
1 - ابوحارثه بن علقمه اسقف اعظم نجران که نماینده کلیساهای روم در حجاز بود
2 - عبدالمسیح رئیس هیئت نمایندگی که به تعقل و تدبیر و کاردانی معروف بود
3 - ایهم که فردی کهنسال و یکی از شخصیت های محترم ملت نجران به شمار می رفت.(2
)
پی‌نوشت‌
=
1 . تفسیر نمونه، ج2، ص 44؛ المیزان، ج3 - 4 ، ص 223؛ دانشنامه قرآن، ج2، ص 1954؛ البرهان، ج2، ص 412؛ الکامل فی التاریخ ، ج2، ص 293؛ فروغ ابدیت ، ج1، ص 436
.
2 . فروغ ابدیت ، ج1 - 2، ص 432 - 433.





کلمات کلیدی :
برای تو.....

 

خدا یا تو خود خوب می دانی که همه اعضا و جواع من با مهر تو امیخته است.از هنگامی که چشم بر این سرای تو باز کردم برق بودنت  تو را در چشم دلم احساس کردم.

و زمانی که به نغمه های دلنواز اذان  را در گوشم جاری شد  به گمانم تمام ذرات وجودم به یک باره تسلیم عشق تو شد.


واما نمی دانم چه شد که الان این دل  به بند مادیات دنیایی اسیر گشته؟


خدا یا اگر عاشقم می کنی  تنها مرا اسیر عشق خودت کن که تشنه وصل تو باشم


و عشق نا متجانس دنیوی را از نهادم بردار و بر دلم عشق محبانت را هک کن تا به نشان گمراهی دل نمیرم.


خدایا تو مرا خلق کردی و به من همه چیز عطا کردی ،در همه حال وجود بی مقدار رم را در حمایت خود قرار دادی.


و روزهایی که در این دنیا در خلوت تنهایی بسر می بردم تنها فا نوس کوچه تنهای و خانه دلتنگی  هایم بودی.


خدا یا تو خود به من آموختی که چگونه نفس بکشم و چگونه با عشق به دیدارت روزهارا با امید  زند گی را سپری کنم.


خدا یا تو درهای معرفت شناخت خودت را برویم باز کن و زنجیر های هوی و هوس را از پا هایم بگسل ؛ چرا که مشتاق حرکت به سوی تو شدم.


ای خوشا آن دمی که بال هایم توان پرواز به سوی حریم آسمانی و بارگاه ملکوتی  تو را  تا پیشگاهت پیدا کند.


ای دوست و ای رهگذر !!!!اگر روزی بر قاب خالی این بند بریده ؛گذری  می کنی بدان که شادم روزی که خالی از خود و پر از او شده باشم.


برایم دعا کنید تا گنجایش تهی شدن  از خود را داشته باشم.

ay_pray[1].jpg





کلمات کلیدی :
واقعه غدیر در چند خط


 
بسم الله الرحمن الرحیم
صدای گامهای مردی بزگ در گوش همه پیچیده شد.آری ای یارانم و ای همراهان هرکس که رفته است را فرا خوانید و به  هرکس عزم رفتن دارد بگویید از حرکت باز ایستد ?زیرا می خواهم در این مکان و این روز رسالتم را برای شما کامل کنم و انچه را که پروردگارم برایم مقرر فرمود ابلاغ کنم. همه چمع  کاروانیان بازگشته و جمع شدنند. با  یکدیگر نجوا می کردنند ? ایا محمد ص چه می خواهد بر ما تمام کند او که همه عمر در رضایت حق و کمک به ما پیامبری نیکو بود و هست پس از چه روی همه را فرا خوانده است؟
همه متوجه روی با پیامبر اماده بودنند و گه گاهی کسی کوچک دل از خود سخنی می گفت!!!!
ایا از این فریضه که حاجیان زود تر به مکان و اشیانه هایشان برسند و خستگی اعمال و سفر حج را از تن بدر کنند کاری بهتر و امری خوش تر در نزد پروردگار مهربان هست؟؟؟؟
و کسی دیگر اینگونه می گفت :ایا مگر هر گاه پیامبر مارا اذن به جهاد و تلاش می داد به فرمانش نبوده ایم؟؟ بله  همه  جمع شدند و جهاز شترها بر روی یکدیگر سوار شد . دلها سکون گرفت و چشمها بهقدمهای استوار نبی اکرم اسلام دوخته شده بود. چهره چون ماهش بر افروخته شده بود ?گویی شادمانی و شعف در چشمان ایشان  بار دیگر طلوع کرده بود و دستان  پاک پیامبر بر دوش علی ع بود و کمک علی ع بود که  پیامبر را بر با لای جهاز اشتران می برد.  و پیامبر اذن علی  ع داد که بیا ...
و شاید در نگاه و گفتار ایشان رو به مولا علی ع این گونه  گفتگو می کرد : ای دوست  و یار و مدد کار حق ای عدالت مجسم ای همراه و ضامن نبوت ?و ای گره گشای پیکارهای سنگین و جانفرسای  بین کفرو اسلالم بیا و دستانت را به دستان محمد قرار ده که همه دنیا تا ابد بداند نبوت ازامامت جدا نبود و هردو مکمل یک دیگرند

و همه عالم ببینید که دستان امامت بر دستان نبوت گره خورد تا دین کامل شد .بیا علی جان ته همه تاریخ غدیر را با نام علی بشناسند و پایان رسالت نبوی را اغاز امامت علوی ببینید و در ک کنند / بیا ای علی جان تا جان علی و جان محمد خونبهای اسلام باشد و در این راه دستانی به یاری نبوت امد که از ان دست بر تر نبود و دنیا به خود نخوا هد دید / بیا ای علی اعلا ای عدالت زندهبر روی زمین!!!!!!!!!!
همه ساکت بودند/ خطبه پیامبر اکرم ص شروع شد ای امت من خوب گوش فرا درهید و برانان که اینجا نیستند باز گویید که محمد فرزند عبدالله همو که رسول و پیامبر دین حق بود این چنین سخن به میان اورد:
اکنون که من در حضور شما هستم اخرین حج را به جا اوردم و از سوی پر وردگارم و اذن او خوانده شدم تا رسالت خویش را بر امت اسلام تمام کنم و ان این بود که وصی و جانشین خود را که از جانب پروردگارم تایین شده است برای راهنمایی شما بعد از خودم معرفی کنم و او کسی نیست جز  علی ع او که برادر و ابن عم من و ولی و وصی و جانشین من بعد از من  می باشد
من کنتم مولاه فهاذا علی مولاه..........

هرکس که من اورا مولا و سر پرستم پس از من علی مولا و سر پرستاوست و دستان علی ع را بر دستان خود گره زد و سر را به سوی اسمان برد و چنین فرمود:
((بار الها دوست بدار هر که  علی را دوست یم داردو دشمن بدار هر کهرا علی دشمن می داردو یاری ده هر که علی را یاری دهد و خوار ساز هر که را علی خوار سازد و روی به مردم باز فرمودنند هر کس من پیامبر او هستم علی ع امیر و فرماندار اوست ... من و علی هر دو شاخه های یک درختیم و سایرین ازدرختهای مختلفند /مقام علی نسبت به من همانند هارون است به موسی تنها با این تفاوت که بعد از موسی پیامبرانی بوده اند و لی بعد از من پیامبری نخواهد بود.))
نگاه مولایمان علی گویا چنان در نگاه پیامبر گره خورد که عقد این بیعت تا اخر زمان همچنان جاری  خواهد بود.
و دیگر کامل شد اچه را که تا ان زمان هنوز تقدیر نشده بود.

رسول بزرگوار اسلام می فرمایدند:

فلیبلغ الحاظر الغایب والوالد الوالد الی یوم القیامه(پس باید این سخن مرا هر حاضر به غایب و هر پدر به فرزندش تا روز رستاخیز ابلاغ نماید )

عید بر عاشقان و ره پویان ولایت علوی و غدیریان غدیر اسلام تا همیشه عالم مبارکــــــ و خجستـــــــــــه باد


 

 





کلمات کلیدی :
از اشک عرفه تا ذبح قربان

 

 روز عرفه

امام صادق (علیه السلام )فرموده اند :«کسى که در ماه رمضان آمرزیده نگردد تا رمضان آینده آمرزیده نمى‏گردد؛ مگر این که روز عرفه را درک کند»

عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 کیلومتر مربع در شرق مکه معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه طائف و مکه قرار گرفته است. زائران بیت‏الله الحرام در روز عرفه - نهم ذى حجّه - از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. در نقلى آمده است که آدم و حوّا(ع) پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خاکى، در این سرزمین همدیگر را یافتند و به همین دلیل، این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. چنین گفته اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می آموخت ، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری ، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خوداعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد . چرا که یکی از معانی «عرف » صبر و شکیبایی و تحمل است .

عرفه، از عیدهاى بزرگ است؛ هر چند عید نامیده نشده است و روزى است که حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود دعوت کرده،سفره جود و احسان خود را براى آنها گسترده است. شیطان دراین روز، از همه اوقات خوارتر وحقیرتر وخشمناک‏تر است.

روایت





کلمات کلیدی :