• وبلاگ : سجاده اي پر از ياس
  • يادداشت : مادرم باز هم چادرت را به خاك آ غشته اندچرا؟؟!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 24 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    باسلام خدمت شما. از اينکه قدم رنجه کرديد و به منزل اين حقير تشريف آورديد و وقت گذاشتيد و مطلب آخر را خوانديد ممنون. اما اي کاش مطالب گذشته ي اين وبلاگ را هم ميخوانديد تا احساسي قضاوت نميکرديد . شايد با خواندن بقيه مطالب، من را با خارج نشيناني که نام برديد در يک ظرف قرار نميداديد و متوجه ميشديد که هدف من از بيان کاستي ها نه تخريب که ساختن است. شما اگر مطالب من را بخوانيد متوجه مي شويد که من هم انتقاد به غرب دارم و هم انتقاد به ايران. من هم برتري هاي غرب را بيان ميکنم هم برتري هاي ايران را و هم کاستي ها آن دو را. هدفم هم از اين کار حداقل براي خودم مقدس است. دوست گرامي من شخصي هستم که براي دفاع از آرمانهاي انقلاب در خود غرب با غربي ها ميجنگم. به خاطر حفظ و احترام به اعتقاداتم مجبور به تعويض دانشگاه شدم و هر از گاهي مجبور به بحث با اساتيد و همکاران و همسايه ها. بهتر است بدانيد که کشورهايي که دم از آزادي ميزنند به من اجازه نميدادند که با حجابم وارد آزمايشگاه بشوم و من تمام اين مطالب را قبلا نوشته ام. انتقاداتي که من به ايران ميگيرم نه از سر بغض که از روي حب است. چه اشکال دارد بدانيم چه ايراد هايي داريم...چه اشکال دارد بدانيم که بعضي از اصول اخلاقي که در دل دين ما نهفته است در اروپا به کار گرفته ميشود و در ايران نه! چه اشکال دارد روي اين اصول فکر کنيم؟
    آن ايرانياني که تعريف کرديد و آن پناهندگاني که گفتيد را من خود به عينه از دستشان کشيده ام آن هم در جامعه اي که همه در کنار آنها بودند و عليه من. شما اگر نگاهي به مطالب گذشته من بياندازيد نمونه هايي از اين دست را زياد خواهيد ديد. حرفهاي شما من را به اين نتيجه رساند که من خيلي هم بيراه نميگفتم: متاسفانه تفکري که الان در ايران باب شده اين است که يا با ما هستي يا نيستي. اگر حرفي به مذاقمان خوش نيامد پس از ما نيستي و با مستکبريني! به همان چوب هم تو را ميرانند مهر به تو ميزنند غافل از اينکه دنياي ديگري هم هست...