هر چند همچو گل همه بر باد رفته اند
هرگز گمان مدار كه از ياد رفته اند
اينان نه آن گل اند كه گويي در اين بهار
از ياد رفته اند چو بر باد رفته اند
اينان نه آهويند كه گويي دريغ و حيف
در چنگ ظالمانه صياد رفته اند
جاي دريغ نيست بر ايشان كه اين گروه
با عزم آهنين و دل شاد رفته اند
« استاد » گفته بود كه با جان و دل به پيش
اينان بنا به گفته استاد رفته اند
سرباز آهنين نبرد نهايي اند
پولاد زيست كرده و پولاد رفته اند
در راه پي گذاري كاخ جهان نو
بر جا نهاده پايه و بنياد رفته اند
در راه آفرينش باغي پر از شكوه
بي خس و خار و آفت و اضداد رفته اند
« پيروز باد ملت ما، انقلاب ما»
گويان، به رغم دشمن جلاد رفته اند
بر باد رفته نيز نبايست گفتشان
در قلب ما نهاده بسي ياد رفته اند