بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّ الَّذِین َقَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمّ َاسْتَقَامُوا تَتَنَـزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاتَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا (فصلت 30) 62 سال پیش اگر یک مرد از میان سران و ملوک و سیاستمداران جهان پیدا میشد که حتى با یک کلمه جنایات رژیم منهوس صهیونیستى را محکوم کند امروز برادران و خواران ما مقاب چشم رسانه ها پرپر نمیشدند ، قدس عزیز در محاصره سگهاى صهیونیست نبود و غزه دیگر نفس هاى آخرش را نمیکشید . حمله ددمنشانه رژیم اشغالگر قدس در سال 1948 میلادى آغاز شد و ما اکنون سال 2010 را پشت سر میگذاریم ، آیا تا به حال فکر کرده ایم که چرا این احتلال اینقدر طول کشیده است ؟ ، آیا تا به حال فکر کرده ایم که آیندگان براى سکوت امروزمان مقابل جور اشقیاء فردا برایمان چه حکم میکنند ؟ ، آیا تا به حال فکر کرده ایم که دلیل سکوت سران دول عربى و اسلامى چیست ؟ ، آیا تا به حال فکر کرده ایم که این قوم کافر به چه جرأتى و با چه پشتوانه اى خاک پاک فلسطین را لگدمال میکنند ؟ و الخ ... ، آیا دلیل همه اینها بى غیرتى و خواب خرگوشى مدعیان آزادى نیست ؟ ملت شریف ایران در طول تاریخ همیشه سردمدار دفاع از مظلومین و رنجکشیدگان بوده و خواهد بود ، هرچه شود و هر کارى که بکنند این حس آزادیخواهى در خون این مردم بزرگوار جریان دارد و سبب نمیشود که حتى براى لحظه اى چشمشان را به روى آنچه ستمگران از ظلم و جور میکنند ببندند . فتنه 88 یکى از مزایایش این بود که این حس را خیلى بیشتر از همیشه در دلهاى ایرانیان زنده کرد ، ما در جریان آنچه گذشت و با شنیدن آنچه حامیان این انقلاب و مردم در داخل و خارج از کشور گفتند ، خوب فهمیدیم که این انقلاب فقط مختص ایران عزیزمان نیست ، چشم تمامى دنیا به دستان توانمند ملت شریف ایران دوخته شده است . در میان تمام شعارهایى که اصحاب فتنه در آشوب هایشان سر میدادند شعار نه غزه ، نه لبنان به جاى اینکه به باور خوارج ذهن مردم را از قضیه فلسطین منحرف کند کاملا برعکس عمل کرد و امروز ملت غیور ایران بیشتر از همیشه در قبال ملت مظلوم فلسطین احساس مسئولیت میکنند . امام روح الله ( ره ) با نام گذارى آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس بنیان حرکتى جهانى و قدرتمند را بر ضد رژیم صهیونیستى و استکبار گذاشتند که تا به امروز هرچه بیشتر میگذرد شتابش بیشتر میشود و از باطنش هزاران فاضه در سرتاسر جهان متولد میشود براى یارى فلسطین . تکلیف کشورهاى عربى معلوم است ، آنها همیشه تاریخ غلام حلقه به گوش مستکبرین بوده اند و خواهند بود ، بر دیگر ملتهاى آزادى خواه دنیا چه میگذرد که شده اند مثال بارز آیه " صم بکم عمی فهم لا یعقلون " ، آیا نمیدانند که " إن الذین فتنوا المؤمنین والمؤمنات ثم لم یتوبوا فلهم عذاب جهنم ولهم عذاب الحریق " ؟ . باور کنیم که ما در قبال خون برادران و خواهران فلسطینیمان مسئولیم ، باور کنیم که براى مبارزه و مقاوت حتما نباید تفنگ در دست گرفت و سوار تانک شد ، با سلاح قلم میتوان جهانى را عوض کرد ، باور کنیم که ویروس صهیونیست نباید از اینکه هست فراگیرتر شود ، پادزهر نیش مار همان زهر مار است ، باور کنیم که این سکوت ها و اعتنا نکردن هاى ما کم از قتل و قمع رژیم اشغالگر قدس ندارد ، باور کنیم که " من لا یرحم ، لا یرحم " ... برادران و خواهران مسلمان : " ولاتحسبن الله غافلاً عما یعمل الظالمون، إنما یؤخرهم لیوم تشخص فیه الأبصار " . جنبش (( هم غزه ، هم ایران ... بیدار شو مسلمان )) از تمامى دوستان ارزشى و افسران جنگ نرم براى پیوستن به این تجمع مجازى دعوت میکند تا براى ثبت نام پس از قرار دادن لوگوى جنبش و اختصاص دادن یک پست در سایت یا وبلاگ خود به بیانیه آغاز این جنبش در قسمت نظرات همین پست نام و نام خانوداگى به همراه نام و آدرس سایت یا وبلاگ خود را درج نمایند و در این حرکت پسندیده با ما یار و همراه باشند . جنبش (( هم غزه ، هم ایران ... بیدار شو مسلمان )) بیانیه پایانى اش را وقتى صادر میکند که نسیم خوش آزادى در هواى غزه اشک را از چشمان برادران و خواهران ما بشیود و سرزمین مقدس فلسطین از شر کفار صهیونیست پاک شده باشد و این روز آنقدر هم دور نیست . و اما سخن آخر ... دوستان خوب و همراهان گرامى ، همانطور که در گذشته حرکات وبلاگى و جنبش هاى سایبرى مختلف با عزم والاى شما عزیزان در فضاى مجازى عطر خوش غیرت و آزادگرى طنین انداخت ، امروز بیاید دست در دست و قلم در کنار قلم حادثه اى دیگر را رقم بزنیم و به همه دنیا ثایت کنیم که : ما زنده برآنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگى ما عدم ماست . موفق و سربلند باشید
لوگوى جنبش در دو اندازه مختلف براى قرار دادن در سایت یا وبلاگ جنبش سایبری هم غزه ، هم ایران ... بیدار شو مسلمان»کلمات کلیدی : |
تا حالا اینطور شدین برای کسی بخواهی کاری بکنی ولی نتونید؟ الان اینطوریم...... کلمات کلیدی : |
| اگر چه زود،می آید،اگر چه دیر،می آید سوارسبزپوش من،به هر تقدیرمی آید همان خورشید موعودی که درصبح طلوع او حدیث صبح صادق می شودتفسیر،می آید زمین آبی تر ازاین آسمان ها می شود وقتیکه آن آیینه ی سبز"خدا تصویر"می آید دراعماق نگاهش می توان خشمی مقدس دید دلش لبریز از درد است و با شمشیر می آید چنان با ضربه های حیدری اعجازخواهد کرد که ازدیوار هم گل نغمه ی تکبیر می آید  کلمات کلیدی : می آید، موعود |
1235سال پیش در 10رجب سال195هجری قمری «حضرت امام محمد تقی(ع)» نهمین ستاره درخشان آسمان ولایت و امامت درمدینه قدم به عرصه حیات نهادند. ابوجعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و یازدهمین معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترین لقبهای آنحضرت جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبیکه یا ریحانه یا دره از مردم نوبی (شمال سودان) است. امام در سال 195 هـ.ق در مدینه به دنیا آمدند. امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگی، به امامت رسید دوران هفده ساله امامت او با حکومت مامون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود. هنگامی که امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدینه به توس رفت. اما جواد (ع) که کودک بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدینه ماند و در سال 202 هـ.ق برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت. پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او که از کمالات علمی و معنوی امام جواد (ع) آگاه بود، ایشان را از مدینه به بغداد دعوت کرد. اما دولتمردان حکومت عباسی و اطرافیان مامون از این اقدام ناخشنود بودند، به ویژه آنکه مامون تصمیم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسری امام جواد (ع) در آورد. مامون برای آنکه آنها را از مقام علمی و فضل آن حضرت آگاه کند، در بغداد مجلس بحثی، میان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتیب داد. دراین مجلس، امام به پرسشهای علما پاسخ گفت و میزان دانش و هوش وی بر آنان آشکار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسری امام درآورد. امام جواد (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت، و پایان خلافت مامون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسی، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت وبنابر بعضی روایتها به دستور معتصم مسموم شد وبه شهادت رسید. هفت حدیث برگزیده از میان کلمات نورانى آن حضرت تقدیم می گردد قالَ الاِْمامُ الجَواد(علیه السلام) :
نیاز مؤمن به سه چیز «أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلى تَوْفیق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.»: مؤمن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا، و به پندگویى از سوى خودش، و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند. استوار کن، آشکار کن! «إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»: اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است. هواى نفس چنین مباش! «لا تَکُنْ وَلِیًّا لِلّهِ فِى الْعَلانِیَةِ، عَدُوًّا لَهُ فِى السِّـرِّ.»: در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن او مباش. پرهیز از آدمِ شَرور «إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الشَّریرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَیَقْبَحُ أَثَرُهُ.»: از همـراهى و رفاقت بـا آدم شَرور و بـدجنس بپـرهیز، زیرا که او ماننـد شمشیر بـرهنه است کـه ظاهـرش نیکـو و اثرش زشت است. نتیجه کارِ بدونِ آگاهى «مَنْ عَمِلَ عَلى غَیْرِ عِلْم ما یُفْسِدُ أَکْثَرُ مِمّا یُصْلِحُ.»: کسى که کارى را بدون علم و دانش انجام دهد، اِفسادش بیش از اِصلاحش خواهد بود. کلمات کلیدی : |
