خیلی دلم گرفته داشتم با خودم فکر میکردم چقدر سخته ابراهیم (ع)باشی

چقدر سخته هاجر باشی

چه دشواره بخواهی با دست خودت بچه خودتو قربانی کنی

تا بحال براتون پیش امده که بخواهین عزیزترین کسان خودتون

  برای چند ساعتی تنها بگذارید؟

خیلی سخته نه؟....

خیلی دردناکه بخواهید بچه و خانواده  را از جایی عبور بدین که خطر در کمین شون باشه؟

واقعاآقا ابا عبد الله (ع) چقدر عاشق خدا بودند که از ابراهیم(ع) پیش گرفتند

و نه تنها خودشون بلکه بچه ها شون و زنان و دختران خود را هم به مسلخ و قربانگاه بردند

خدای من چطور قلب مولا در تسخیر شما بود که با وجود اینکه از سر نوشتی که در انتظار شان بود

باز هم به سوی بلا و کربلا  نینوایی شدن ادامه دادند

آقا جون چقدر علی اصغر ات نه بهتر است بگویم اسماعیل ات را دوست می داشتی که این بر کسی پوشیده نبود

چقدر به دور شمع وجود علی اکبرت پروانه وار می گشتی و او را مهر می ورزیدی؟

مولای خوبانم

و خوب بر همه اهل عالم واضح بود که چگونه چون آفتاب به نور عباس ات عشق می ورزیدی

خدای مهربان تو حتما در این حرکت و این بلا و مصیبت حکمتی داشتی ولی مگر میشود تعجب نکرد که چگونه سخت آقا و مولایمان را آزمودی

و تو را زیبنده باد این تفخر و مباهاتی که به بهترین خلق خودت یعنی حسین (ع) و یارانش در نزد تمام آفریده هایت نشان دادی

مولای من این روزها دلم خیلی به یادت می شکند

در نزدیکی ما بچه های بیگناه غزه در خاموشی شبها چون عزیزانت شام غریبان دارند

شش ماهه هایشان به سربازی علی اصغرت نائل می شوند

کودکانشان قربانی شده اند

و دختران سه ساله به یاد دختر سه ساله ات کتک میخورند و با شکم گرسنه در خرابه ها زندگی میکنند

مولای عزیزم این روزها همه در خروش و فراخوان مظلومیت غزه در حرکتیم تا فرمان چه باشد و چه از دستان نا توانمان بر آید

ای مولای خوبان میخواهیم سر بازی کنیم در کاروانی که به سوی تو می آید لایق مان کن.آمین اللهم آمین

فرازی به یاد و نام کاروان حسین (ع )که این روزها بازگشت از حج به سوی دیار بلا به قربانگاه میرود

عید سعید قربان بر همه عزیزان و همه حسینیان مبارک باد