تمام جمعه هایم قربانی آمدنت..
وقتی تمام التهاب لحظاتم نبودن توست وفتی صدای تپش قلبم به امید بودنت می تپد وقتی نگاه بی فروغم همواره در پی پیدا کردن توست وقتی در دل و افکارم فقط نام زیبای تو برجسته شده است وقتی که شبهای تاریک را به امید روز وصال و رسیدن تو سپری میکنم وقتی اشکهایم دریایی شده است که هر لحظه بیم غرق شدنم می رود وقتی اجل پشت در انتظار نا امید شدن من از امدنت نشسته وقتی که حرف هر خوب و بدی را تحمل میکنم برای رضایت تو وقتی دلم تنگ شده در این چهار دیواری دنیا برایت تمام جمعه هایم قربانی آمدنت......... ای همیشه قرار و ارامش من پس چرا تو نمی آیی؟؟؟؟؟ شاید پاسخم این باشد که هنوز منتظر واقعی نیستی!!!!!! ولی ای جان دلم با هر بدی که هستم دوست دارم بگویم منتظرت هستم..پس چرا نمی آیی؟؟؟ کلمات کلیدی : |