دست دلم را به سوی تو دار میکنم....
گاهی بی دلیل دلم میگیرد؛ چه کنم؟ جابر جُعفی می گوید: در برابر ابی جعفر [امام باقر (ع)] بودم که دل گرفته شدم. گفتم: «به فدای تو! [جُعلت فِداک] گاهی بی آن که مصیبتی به من رسد یا ناراحتی به سرم ریزد، اندوهگین می شوم تا آن جا که خانواده ام و دوستم اثرش را در رخسارم مشاهده کنند.» گفتند: «آری ای جابر! خدای عزوجل، مومنین را از طینت بهشتی آفرید و از نسیم روح خویش در آن ها جاری ساخت. از این رو است که مومن برادرِ پدر و مادریِ مومن است [زیرا طینت به منزله ی پدر و نسیم به جای مادر است]. پس هرگاه به یکی از آن ارواح در شهری اندوهی رسد، آن روح دیگر اندوهگین شود، زیرا از جنس اوست.»
(اصول کافی، ج 3، ص 241)
دست دلم را به سوی تو دراز میکنم ....ای دریغا زه این همه قول وقرار خاکیان
بی قراری دل من از بی قراری کیست؟؟؟؟ خدایا هر که هست....
به دلش قرار و ارامش ببخش..
و مرا نیز صبرو تحملی از این بی تابی و دوری...
دعای خوبان درگاهت را نسیب این عبد عاصی بفرما.. کلمات کلیدی : |