X
تبلیغات
آقای بهجت و طلبه صفر کیلومتر 4 - سجاده ای پر از یاس آقای بهجت و طلبه صفر کیلومتر 4 - سجاده ای پر از یاس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : چهارشنبه 103 آذر 28 ، 12:13 عصر
روزى دو گونه است : روزیى که آن را جویى ، و روزیى که تو را جوید و اگر پى آن نروى راه به سوى تو پوید . پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش منه که روزى هر روز تو را بس است . پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید ، خداى بزرگ در فرداى هر روز آنچه قسمت تو فرموده عطا فرماید و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست ، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست ؟ و در آنچه روزى توست هیچ خواهنده بر تو پیشى نگیرد ، و هیچ غالبى بر تو چیره نشود ، و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد . [ این گفتار پیش از این در آنجا که سخن از این باب بود گذشت لیکن در اینجا روشن‏تر و گسترده‏تر است ، بدین رو بر قاعده‏اى که در آغاز کتاب نهادیم آن را از نو آوردیم . ] [نهج البلاغه]
آقای بهجت و طلبه صفر کیلومتر 4

b

حضرت ایت الله بهجت (حفظه الله ) نوشته بود :« ایشان ( قدرت الله ) قطعاً تاج شهادت به سر خواهد داشت و ان شاء الله مأجور خواهد بود .»
جمله ای از حضرت ایت الله بهجت (حفظه الله ) نوشته بود :« ایشان ( قدرت الله ) قطعاً تاج شهادت به سر خواهد داشت و ان شاء الله مأجور خواهد بود .»
با دیدن این جمله احساس خاصی بِهِم دست داد ... حقیقت این بود که در جریان امیرخانی  همش احساس گناه می کردم ، اما این جمله اب سردی بود روی شعله های قلبم .
... واقعاً مانده بودم که آخر چه ارتباطی بین قدرت و حضرت آیت الله بهجت وجود دارد . قدرت الله که طلبه صفر کیلومتر بود و هنوز به جایی نرسیده بود (البته از جنبه درسی عرض می کنم ) کجا و ایشان کجا ؟ یعنی شاید در مقامات عرفانی یک شبه قدمهای بزرگی برداشته باشد اما در مقامات درسی یقیناً اول راه بود و به جایی نرسیده بود که حداقل بتواند شاگرد درسی ایشان باشد . آخر معمولاً طلبه ها پس از ده سال درس خواندن به سطح درس خارج می رسند و ان وقت است که می توانند در کلاس درس آیات عظامی مثل حضرت آیة الله بهجت شرکت کنند . قدرت الله که تازه داشت دومین سال طلبگی را پشت سر می گذاشت . پس چه ارتباطی بین آنها بود ؟
تنها جوابی که برای سؤالم پیدا کردم این بود که بارها و بارها از بزرگان شنیده بودم که حضرت آیة الله بهجت چشم برزخی دارند . یعنی ایشان در درجات عرفانی خود به مقامی رسیده اند که حتی می توانند چهره ی برزخی افراد را هم ببینند و از باطن آنها خبر دار شوند ...
.... از اقای زارعی سؤال کردم : « چه جوری شده که آقا چنین جمله ای فرموده اند ؟ اصلاً چه جوری خبردار شده اند ؟ نکنه قدرت از نزدیکان ایشان بوده ؟»
ـ تا اونجا که من خبر دارم از همون روز اول که قدرت الله تصادف کرد و تو بیمارستان بستری شد چند نفر از رفقای مدرسه خدمت ایشان رسیده بودند و جریان قدرت الله و نحوهء تصادف رو مطرح کرده بودند . ظاهراً آقای بهجت همان موقع قدرت را دعا کرده بود و حتی مقداری هم خاک تربت کربلا برایش فرستاده بود که خود این حرکت بچه ها را به فکر فرو برده بود که چه سری است که ایشان تا این حد به فکر قدرت الله هستند . به هر حال دیشب هم وقتی قدرت الله تمام کرد بچه ها صبح علی الطلوع خدمت ایشان رسیدند و جریان رو به ایشان گزارش دادند .
بچه ها می گفتند حضرت ایت الله بهجت وقتی خبر فوت او را شنیده بودند متأثر شده بودند و بعد این جمله معروف رو فرموده بودند که بچه ها روی اعلامیه قدرت الله چاپ کردند . تازه اینکه چیزی نیست ! لابد از بقیه ماجرا هم خبر نداری ؟
ـ بقیه ماجرا چیه دیگه ؟ جریان از چه قراره ؟
جریان از این قراره که وقتی بچه ها از آقای بهجت درخواست کرده بودند که برای نماز قدرت الله حاضر شوند ایشان به راحتی قبول کرده بودند . و گفته بودند من برای نماز او خواهم امد ...
ـ جدی می گی ؟
ـ دروغم چیه ؟
ـ یعنی امروز برای خوندن نماز قدرت الله آقای بهجت می یاد ؟
ـ آره همه هم می دونند . بعد از پخش این خبر از صبح یه ول وله ای تو قم پیدا شده که نگو و نپرس . طلبه های مدرسه های دیگه هم از وقتی که شنیدند همین طور دسته دسته میان مدرسه و منتظرند که تشییع جنازه قدبت شروع بشه .
.... همهمه زیادی از توی حیاط نظرمان را جلب کرد ....

ادامه دارد .... 





کلمات کلیدی :