بسم الله الرحمن الرحیم صدای گامهای مردی بزگ در گوش همه پیچیده شد.آری ای یارانم و ای همراهان هرکس که رفته است را فرا خوانید و به هرکس عزم رفتن دارد بگویید از حرکت باز ایستد ?زیرا می خواهم در این مکان و این روز رسالتم را برای شما کامل کنم و انچه را که پروردگارم برایم مقرر فرمود ابلاغ کنم. همه چمع کاروانیان بازگشته و جمع شدنند. با یکدیگر نجوا می کردنند ? ایا محمد ص چه می خواهد بر ما تمام کند او که همه عمر در رضایت حق و کمک به ما پیامبری نیکو بود و هست پس از چه روی همه را فرا خوانده است؟ همه متوجه روی با پیامبر اماده بودنند و گه گاهی کسی کوچک دل از خود سخنی می گفت!!!! ایا از این فریضه که حاجیان زود تر به مکان و اشیانه هایشان برسند و خستگی اعمال و سفر حج را از تن بدر کنند کاری بهتر و امری خوش تر در نزد پروردگار مهربان هست؟؟؟؟ و کسی دیگر اینگونه می گفت :ایا مگر هر گاه پیامبر مارا اذن به جهاد و تلاش می داد به فرمانش نبوده ایم؟؟ بله همه جمع شدند و جهاز شترها بر روی یکدیگر سوار شد . دلها سکون گرفت و چشمها بهقدمهای استوار نبی اکرم اسلام دوخته شده بود. چهره چون ماهش بر افروخته شده بود ?گویی شادمانی و شعف در چشمان ایشان بار دیگر طلوع کرده بود و دستان پاک پیامبر بر دوش علی ع بود و کمک علی ع بود که پیامبر را بر با لای جهاز اشتران می برد. و پیامبر اذن علی ع داد که بیا ... و شاید در نگاه و گفتار ایشان رو به مولا علی ع این گونه گفتگو می کرد : ای دوست و یار و مدد کار حق ای عدالت مجسم ای همراه و ضامن نبوت ?و ای گره گشای پیکارهای سنگین و جانفرسای بین کفرو اسلالم بیا و دستانت را به دستان محمد قرار ده که همه دنیا تا ابد بداند نبوت ازامامت جدا نبود و هردو مکمل یک دیگرند
و همه عالم ببینید که دستان امامت بر دستان نبوت گره خورد تا دین کامل شد .بیا علی جان ته همه تاریخ غدیر را با نام علی بشناسند و پایان رسالت نبوی را اغاز امامت علوی ببینید و در ک کنند / بیا ای علی جان تا جان علی و جان محمد خونبهای اسلام باشد و در این راه دستانی به یاری نبوت امد که از ان دست بر تر نبود و دنیا به خود نخوا هد دید / بیا ای علی اعلا ای عدالت زندهبر روی زمین!!!!!!!!!! همه ساکت بودند/ خطبه پیامبر اکرم ص شروع شد ای امت من خوب گوش فرا درهید و برانان که اینجا نیستند باز گویید که محمد فرزند عبدالله همو که رسول و پیامبر دین حق بود این چنین سخن به میان اورد: اکنون که من در حضور شما هستم اخرین حج را به جا اوردم و از سوی پر وردگارم و اذن او خوانده شدم تا رسالت خویش را بر امت اسلام تمام کنم و ان این بود که وصی و جانشین خود را که از جانب پروردگارم تایین شده است برای راهنمایی شما بعد از خودم معرفی کنم و او کسی نیست جز علی ع او که برادر و ابن عم من و ولی و وصی و جانشین من بعد از من می باشد من کنتم مولاه فهاذا علی مولاه..........
هرکس که من اورا مولا و سر پرستم پس از من علی مولا و سر پرستاوست و دستان علی ع را بر دستان خود گره زد و سر را به سوی اسمان برد و چنین فرمود: ((بار الها دوست بدار هر که علی را دوست یم داردو دشمن بدار هر کهرا علی دشمن می داردو یاری ده هر که علی را یاری دهد و خوار ساز هر که را علی خوار سازد و روی به مردم باز فرمودنند هر کس من پیامبر او هستم علی ع امیر و فرماندار اوست ... من و علی هر دو شاخه های یک درختیم و سایرین ازدرختهای مختلفند /مقام علی نسبت به من همانند هارون است به موسی تنها با این تفاوت که بعد از موسی پیامبرانی بوده اند و لی بعد از من پیامبری نخواهد بود.)) نگاه مولایمان علی گویا چنان در نگاه پیامبر گره خورد که عقد این بیعت تا اخر زمان همچنان جاری خواهد بود. و دیگر کامل شد اچه را که تا ان زمان هنوز تقدیر نشده بود.
رسول بزرگوار اسلام می فرمایدند:
فلیبلغ الحاظر الغایب والوالد الوالد الی یوم القیامه(پس باید این سخن مرا هر حاضر به غایب و هر پدر به فرزندش تا روز رستاخیز ابلاغ نماید )
عید بر عاشقان و ره پویان ولایت علوی و غدیریان غدیر اسلام تا همیشه عالم مبارکــــــ و خجستـــــــــــه باد
کلمات کلیدی : |