X
تبلیغات
میلاد جواد ائمه مبارک باد - سجاده ای پر از یاس میلاد جواد ائمه مبارک باد - سجاده ای پر از یاس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : چهارشنبه 103 آذر 28 ، 12:37 عصر
چگونه کسی که پاره ای از آنچه را دارد، نمی بخشد، محبّت کامل دوستش را می خواهد ؟ [عیسی علیه السلام]
میلاد جواد ائمه مبارک باد

 

veladat.jpg

 

 

1234 سال پیش در 10رجب سال195هجری قمری

«حضرت امام محمد تقی(ع)» نهمین ستاره درخشان آسمان ولایت و امامت درمدینه قدم به عرصه حیات نهادند.

ابوجعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و یازدهمین معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترین لقبهای آنحضرت جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبیکه یا ریحانه یا دره از مردم نوبی (شمال سودان) است. امام در سال 195 هـ.ق در مدینه به دنیا آمدند.

امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگی، به امامت رسید دوران هفده ساله امامت او با حکومت مامون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود. هنگامی که امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدینه به توس رفت. اما جواد (ع) که کودک بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدینه ماند و در سال 202 هـ.ق برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت.

پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او که از کمالات علمی و معنوی امام جواد (ع) آگاه بود، ایشان را از مدینه به بغداد دعوت کرد. اما دولتمردان حکومت عباسی و اطرافیان مامون از این اقدام ناخشنود بودند، به ویژه آنکه مامون تصمیم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسری امام جواد (ع) در آورد. مامون برای آنکه آنها را از مقام علمی و فضل آن حضرت آگاه کند، در بغداد مجلس بحثی، میان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتیب داد. دراین مجلس، امام به پرسشهای علما پاسخ گفت و میزان دانش و هوش وی بر آنان آشکار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسری امام درآورد.

امام جواد (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت، و پایان خلافت مامون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسی، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت وبنابر بعضی روایتها به دستور معتصم مسموم شد وبه شهادت رسید.

هفت حدیث برگزیده از میان کلمات نورانى آن حضرت

 تقدیم می گردد 

قالَ الاِْمامُ الجَواد(علیه السلام) :

 

نیاز مؤمن به سه چیز

«أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلى تَوْفیق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.»:

مؤمن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا، و به پندگویى از سوى خودش، و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند.

استوار کن، آشکار کن!

«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:

اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است.

هواى نفس
«مَنْ أَطاعَ هَواهُ أَعْطى عَدُوَّهُ مُناهُ.»:
کسى که فرمان هواى نفس خویش را بَرَد، آرزوى دشمنش را برآوَرَد

مرکب شهوت
«راکِبُ الشَّهَواتِ لا تُسْتَقالُ لَهُ عَثْرَةٌ.»:
کسى که بر مرکب شهوات سوار است، از لغزش درامان نخواهد ماند.

چنین مباش!

«لا تَکُنْ وَلِیًّا لِلّهِ فِى الْعَلانِیَةِ، عَدُوًّا لَهُ فِى السِّـرِّ.»:

در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن او مباش.

پرهیز از آدمِ شَرور

«إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الشَّریرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَیَقْبَحُ أَثَرُهُ.»:

از همـراهى و رفاقت بـا آدم شَرور و بـدجنس بپـرهیز، زیرا که او ماننـد شمشیر بـرهنه است کـه ظاهـرش نیکـو و اثرش زشت است.

نتیجه کارِ بدونِ آگاهى

«مَنْ عَمِلَ عَلى غَیْرِ عِلْم ما یُفْسِدُ أَکْثَرُ مِمّا یُصْلِحُ.»:

کسى که کارى را بدون علم و دانش انجام دهد، اِفسادش بیش از اِصلاحش خواهد بود.





کلمات کلیدی : انقلاب اسلامی