X
تبلیغات
آرشیو آبان ماه 91 - سجاده ای پر از یاس آرشیو آبان ماه 91 - سجاده ای پر از یاس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : شنبه 103 آبان 26 ، 3:19 صبح
خداوند سبحان، مال را به کسانی که دوست دارد و یا دشمن دارد می بخشد؛ولی دانش را جز به کسی که دوست دارد نمی بخشد [امام علی علیه السلام]
حدیثی که واجب است آن را با «آب طلا» نوشت

امام صادق(ع) فرمود: آه‌های سوزان و اندوهناک برای مظلومیت ما «تسبیح»، اندوه برای امر ما «عبادت» و پوشاندن اسرار ما از بیگانگان «جهاد در راه خدا» است، همچنین فرمود: واجب است که این حدیث با آب طلا نوشته شود.

 به گزارش  فارس، همزمان با فرارسیدن محرم الحرام و ایام شهادت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، همه جا غرق در ماتم و عزای حسینی شده است از این رو هر فردی سعی می‌کند تا حداقل لحظاتی را به عزاداری برای مولایش حسین بن علی(ع) بپردازد.
 
کتاب «طوبای کربلا» شامل سخنان عارف و سالک طریق الهی، میرزا اسماعیل دولابی درخصوص عنایات امام حسین(ع) به اولیای خداست. یکی از مباحث این  کتاب به بیان ثواب روضه و گریه بر امام حسین(ع) پرداخته است که ما آن را برای عاشقان این امام همام بیان می‌کنیم.
 
روایات مختلفی درباره ثواب روضه و گریه بر امام حسین(ع) وجود دارد که به اختصار در ادامه می‌آید:
 
الف ـ شیخ جلیل، ابن قولویه قمی از ابن خارجه روایت کرده است: روزی خدمت امام صادق(ع) بودیم، از حضرت امام حسین(ع) یاد کردیم، امام صادق(ع) بسیار گریست، آن گاه فرمود: امام حسین(ع) فرمودند: من کشته گریه و زاری هستم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‌کند مگر آنکه گریان می‌شود.
 
* گریاندن و اشک ریختن در سوگ امام حسین(ع) موجب بهشتی شدن افراد می‌شود
 
ب ـ شیخ طوسی و شیخ مفید از ابان بن‌تغلب روایت کرده‌اند که امام صادق(ع) فرمود: آه‌های سوزان و اندوهناک برای مظلومیت ما «تسبیح»، اندوه برای امر ما «عبادت» و پوشاندن اسرار ما از بیگانگان «جهاد در راه خدا» است، همچنین فرمود: واجب است که این حدیث با آب طلا نوشته شود.
  ادامه مطلب...



کلمات کلیدی :
فریاد وامحمدا، حسین رسید به کربلا

فریاد وامحمدا، حسین رسید به کربلا

صدای زنگوله ها و هجمه ی بادها، و سکوتی محض، و کاروانی تحت تاثیر گرمای دشت، آرام و خرامان، از خود جای پایی به وسعت تاریخ به جای می گذاشت.

کودکی در میان آغوش ، و دخترکی خسته از شیرین زبانی و بازیگوشی در کجاوه ای طرف دیگر همان تاریخ، روی زانوی عمه ای خوابش برده است.
و علمی که گویی سر آرام گرفتن و خفتن ندارد؛ و مردی با این همه اهل و عیال و نزدیکان. آنچه مشخص است، این کاروان بوی خون می دهد!

و نغمه استرجاع و صدایی آرام و خواهر نشو، چنین می گوید: این کاروان می رود و اجل از پی اوست!
همه چیز همان جا تمام می شود، وقتی اکبرش به او می گوید:
اولسنا بالحق؟ (ما بر حقیم؟)
و او پاسخ آری اش را چنین پاسخ بگیرد که: پس باکی نیست!

راه او خون می طلبد، مرد کیست؟!





کلمات کلیدی :
لباس مشکیم را تا کنید ..

یادتان باشد لباس مشکیم را تا کنید
گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید
کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما
خرجیم را نذر خرج ظهر عاشورا کنید  ...

کجاست کعبه اگر مسجد الحرام تویی تو
قسم به کرب و بلا حج من تمام تویى تو

همه نمازى و نیت، قیام توست قیامت
شهید ظهر تشهّد تویى، سلام تویى تو

سر بریده و آیات بینات؟ چه حالى!
یقین که رکن یمانی تویى، مقام تویى تو

به سعى سجده به گودال قتلگاه تو رفتم
نه سر برآورم از سجده تا امام تویى تو

تو بیت اوّلى و کربلاست اوّل بیتم
تو بیت آخرى و آخر کلام تویى تو

قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - :

مَنْ حاوَلَ أمْراً بِمَعْصِیَةِ اللهِ کانَ أفْوَتُ لِما یَرْجُو وَ أسْرَعُ لِمَجییءِ ما یَحْذَرُ.

هرکس از روی نافرمانی و معصیتِ خداوند، کاری را انجام دهد،

آنچه را آرزو دارد سریع تر از دست می دهد و به آنچه هراسناک و بیمناک

می باشد مبتلا می گردد.

«وسائل الشّیعة، ج 16، ص 153، ح 3»

« من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم؛ بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته‌ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علی‌بن‌ابیطالب (ع) است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد ( و از من پیروی کند ) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند ( و از من پیروی نکند ) من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنی‌امیه حکم کند که او بهترین حاکم است.

و برادر ! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست. بر او توکل می‌کنم و برگشتم به سوی اوست. »

منبع: بحارالانوار، 44/329





کلمات کلیدی :
شرح ایه مباهله ...نوه‏ هاى دخترى فرزندان ما هستند

بیست و چهارم ذی‌الحجه روز مباهله نام گرفته و روزی بسیار گرامی و دارای فضیلت بسیار است. در این روز که روز نزول آیه "تطهیر" ( إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا) و نزول آیه "ولایت" (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ) نیز هست، خداوند مهر تأییدی دیگر بر ارزش‌ها و فضیلت‌های اهل بیت‌علیه‌السلام زده و جایگاه راستین آنان را در آیات قرآن تبیین کرده است.

آنچه که در پی می‌آید پیش‌کشی ناقابل به محضر آل الله علیه‌السلام در راستای تبلیغ و تبیین جایگاه رفیع ایشان با یادآوری و شرح مختصری از آیات مباهله،‌ ولایت و تطهیر با این امید که مورد قبول افتد.

شرح آیه مباهله در تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِساءَنَا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنفُسنَا وَ أَنفُسکُمْ ثُمَّ نَبْتهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَت اللَّهِ عَلى الْکذِبِینَ‏(آل‌عمران 61)

ترجمه:

هر گاه بعد از علم و دانشى که ( در باره مسیح ) به تو رسیده، ( باز ) کسانى با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

شان نزول:

گفته‏اند که این آیه و آیات قبل از آن در باره هیات نجرانى مرکب از عاقب و سید و گروهى که با آنها بودند نازل شده است، آنها خدمت پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) رسیدند و عرض کردند : آیا هرگز دیده‏اى فرزندى بدون پدر متولد شود، در این هنگام آیه ان مثل عیسى عند الله... نازل شد و هنگامى که پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) آنها را به مباهله دعوت کرد.

ادامه مطلب...



کلمات کلیدی :

عید ولایت مبارکباد

اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالاْئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ

غدیریه

یاران گل لبخند ز هر سو بفشانید

بر خاک قدم های محمد بنشانید


در محضر احمد ز علی مدح بخوانید


تا عیدی خود را ز محمد بستانید


با عطر ولایت دهن خویش بشویید


تبریک به سادات بنی فاطمه گویید

ما که از جور خوارج خسته ایم با علی عقد اخوت بسته ایم

ما مرید ذوالفقار حیدریم تا جهان باقیست یار رهبریم

در سر ما نیست جز عشق ولی یا علی و یا علی و یا علی

غدیر، یک اتفاق ساده نیست؛ یک گزینش رحمانی است.

غدیر، یک کلمه نیست، یک برکه نیست؛ یک دریاست؛ رمزی است بین خدا و انسان.


غدیر، گل همیشه بهار زندگی است. دریایی بی‏کرانه است؛ جاری بر جان‏های پاک و اندیشه‏های تابناک.





کلمات کلیدی :
تولید یک داروی درمان HIV توسط دانشمند محجبه ایرانی

 هر چقدر تبلیغات علیه حجاب و زنان محجبه در رسانه‌های مختلف در جهان گسترده‌تر می‌شود، موفقیت‌ها و کسب درجات گوناگون



از سوی دختران و زنان مسلمان در عرصه‌های مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی و ورزشی نیز بیشتر می‌شود تا افکار عمومی جهان بداند واقعیت، چیزی غیر از خروجی رسانه‌های غربی است؛ مساله‌ای که اکنون از سوی یک محقق محجبه ایرانی به اثبات رسیده است. 

به گزارش رجانیوز، تیم تحقیقاتی دانشگاه ملبورن با همکاری «بهناز حیدرچی»، دانشمند ایرانی این دانشگاه موفق شدند با واکسینه کردن گاو‌ها با پروتئین HIV، شیری با خاصیت ضد ایدز تولید کنند. 
 
بدین ترتیب، شیر گاو که منبع مهمی از مواد مغذی از جمله کلسیم و ویتامین D است، با همکاری محققان استرالیایی و دانشمند ایرانی از خاصیت ضد ایدز نیز برخوردار شده است. محققان امیدوارند «کرم پیشگیری از ایدز» در بسیاری از کشورهای فقیر آفریقایی که دسترسی به ابزار پیشگیری ندارند، مورد استفاده قرار گیرد. 
 
ادامه مطلب...



کلمات کلیدی :
باب الثعبان یا باب الفیل ؟ !

  از امام صادق (ع) نقل شده است : «روزی امیرالمومنین (ع) در کوفه بر فراز منبر مشغول خطبه بود که ناگهان اژدهایی در حالی که به شدت به طرف مردم می دوید و آنها از او   می گریختند پدیدار شد. حضرت فرمود: «راه را برای او باز کنید. » اژدها جلو آمد و از منبر بالا رفت و پاهای حضرت (ع) را بوسید و خود را به پاهای مبارک حضرت مالید و سه بار دمید، سپس پایین آمد و رفت و حضرت خطبه را ادامه داد. وقتی مردم توضیح خواستند ایشان فرمود: او مردی از جن بود که می گفت : فرزندش را یکی از انصار به نام جابر بن سمیع، بدون این که به او آزاری رسانده باشد با سنگ کشته است و اکنون خون فرزندش را می طلبید.» (بحارالانوار، ص 172) قابل ذکر است، دری که اژدها از آن وارد و خارج شده بود به «باب الثعبان» (درب اژدها) مشهور شد.

پس از شهادت امیرالمومنین (ع)، معاویه که نمی خواست ذکری از فضایل آن حضرت گفته شود دستور داد فیلی آوردند و به آن در بستند. آن‌قدر فیل را در آنجا نگاه داشت تا به باب‌الفیل مشهور شد و هم اکنون نیز، «باب الفیل» (درب فیل) نامیده می‌شود. (بحارالانوار،ص 171)

 





کلمات کلیدی :
   1   2      >