X
تبلیغات
آرشیو آذر ماه 88 - سجاده ای پر از یاس آرشیو آذر ماه 88 - سجاده ای پر از یاس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : شنبه 103 آبان 26 ، 3:22 صبح
هرکه از آزارش ایمن باشی، به برادری با او رغبت کن [امام علی علیه السلام]
درد دل های حسینی از کلام یک دوست

با عرض سلام این مطلب را از یکی از دوستان بزرگوار فضای
سایبر به دستم رسید گفتم خالی از لطف نیست که نظر شما عزیزان را هم جستجو کنم

حتما
نظرات خود را لطف کرده بنویسید ممنونم

به نام خدا

از امروز با این بخش در خدمت شما خواهیم بود تحت عنوان درد
دل های حسینی

مطالب مطرح شده مطالب ساده و در عین حال دقیقی است که شاید
کمتر کسی بدان توجه کند و آن را به صورتی ساده و روان در

خدمت شما عزیزان قرار می
دهیم. مثال های استفاده شده در این بخض خود ساخته است و فقط مثال است و برای درک
آن شاید باید

ظرفیت بیشتری خرج بدهیم. ضمنا در صورتی که مطلبی مبهم ماند و یا
اشکالی در متن دیدید حتما بنده را مطلع سازید.

درد دل های حسینی- قسمت اول

 به نام خدایی که یادش باشد آرام دل و آسایش جان. او
که ما را نعمت بخشید که درختان جمع آیند و دریاها وصف و حمد آن را نتوان.

و درود
بر خاتم المرسلین و خاندان اطهرین ، محمد مصطفى (صلى الله علیه و آله) و خاندان
مطهر نبوت و رسالت.

حسین ، عجب بشری است. که بهتر از او و برادرش که پدر معصوم
و مادر معصوم و برادر معصوم و فرزند معصوم

و جد معصومشان بهترین خلق و آخرین رسل.

از میان  امامان یاد حسین از همه بیش است ولی علت
چیست؟ در میان ائمه نمی توان افضلیت را معلوم  نمود مگر

در مورد افضل آنان
امیرالمؤمنین ، که از او افضل در خلق فقط خاتم الرسل صلوات الله علیه و آله می
باشد.

 بس دلیل ذکر حسین چیست؟ کار تا جایی رسیده که  کسانی که نماز نمی
خوانند و روزه نمی گیرند و حتى –والعیاذ بالله-

کسانی که مرتکب برخی منکرات می
شوند –که سخن را با آن آلوده نمی کنیم- روز عاشورا مشکی پوش می شوند و در دسته عزا
سردسته.

حسین، جان خود را ارزان نداد تا ارزان فراموش شود. آن سالها
اسلام را می فروختند و خریدار هم زیاد بود.

خریدارانی که زر می ریختند و سیم و
زیور. اسلام برایشان یک خانه آجری بود که باید ویران می شد و جان آن برج قرار

می
کرفت که در آن هر کس هر جور و ناجور می خواهد بد کند.

اسلام خانه آجری نیست ، بنای اسلام از محکم ترین بناهای
تاریخ محکم تر و زیباتر است. مسلمانان یک خانواده هستند ،

مکر نمی گویند خانواده
محکم ترین بنیان است؟ ولی اسلام بنای نوسازی است. کمی زمان می خواهد تا پی آن خشک
شود.  

در مقابل همه ، یک خریدار بود که از برای خدا اسلام را می
خواست بخرد و به هر قیمت. او می خواست اسلام را بخرد

و ستون های آن را محکم تر کند
تا همیشه این بنا بریا باشد. مزایده انجام شد. تمام زر دنیا یک طرف بود. ولی حسین
بیش از

زر و سیم داشت تا به اسلام بدهد. او خون خود را داد تا اسلام را بخرد. اگر
اسلامی هست از حسین است. ما مسلمانان مدیون

حسینیم و باید این دین را ادا کنیم و
یاد او نیست مگر جزیی از این دین.

ولی نه! این چنین نسیت. شب عاشورا غیر مسلمان هم گریه می
کند، عزا می گیرد. پزشک غیر مسلمان هم ظهر عاشورا

مجانی درمان می کند. راننده
تاکسی غیر مسلمان هم تو را به مقصد می رساند و می گوید مهمان ابالفضل. مسلمان جای
خود.

غیر مسلمات چرا؟ کلیمی و ارمنی و زرتشتی چرا؟

رجوع کنیم به اصل داستان، اسلام! چیست؟ اسلام چیست؟ اسلام
دین مسلمانان است آیا؟ خیر ، اسلام نامه زندگی است و برنامه جاودانگی.

اسلام دین
است و دین یکی است. کمی عجیب است ولی اسلام دنباله دین نوح و ابراهیم و موسى و
عیسى على نبینا و آله و علیهم السلام است.

اسلام یک بنای قدیمی است ولی آخرین بار
حضرت ختمى مرتبت آن را مرمت کرد و زینت بخشید و هنوز بر همان زینت است

اگر چه
طوفان آن را کمی گرد آلود کرده ولی همیشه  کسانی هستند که آن را باز پاک
کنند. در زمان حسین بنای اسلام تازه بود،

منظور اصل دین نیست. مقصود دین مرمت شده
است که حسین آن را مستحکم ساخت. اسلام مربوط به مسلمانان نیست. اسلام برای همه
مردم است.

مگر قرآن مردم را "یا أیها الناس" خطاب نکرده است. بس طرف
اسلام همه بشر است. اگر اسلام از بین می رفت، بشریت از بین می رفت.

انسان بی دین
نمی تواند زندگی کند.  

از کودک که به خشم می آییم می خواهیم او را به حال مرگ
بزنیم ولی این دین است که ما را باز می دارد.

راه صحیح زندگی دین است و ضبط نفس در
خشم صحیح است پس دین است. وجدان که از خود راه نمی گیرد بلکه تابع دین است

. غریزه
انسان او را فقط به اساسیات سوق می دهد. نیاز به خوردن و آشامیدن و برتری و
جاودانگی و... .

این دین است که فضائل را از رذائل مشخص می کند. انسان که می خواهد
به سوی برتری برود جه داند که برتری چیست؟

مکر جز دین است که برتری را به او نشان
می دهد؟ حتى کسانی که على الظاهر بی دین اند اگر کار خوبی می کنند بس دین است

. دین
در افراد مختلف نسبت مختلف دارد.  معصومین متدین کامل و مسلمان واقعی هستند.
ممکن است

 شما خمس دین یا ربع دین یا ثلث آن یا نه دهم یا کل دین را داشته
باشید. ته دل انسان ذره ای از دین هست ولی میزان آن است که انسان را متمایز می
کند.

بس دین برای همه است و اسلام دین است و اسلام از آن همه
است.  حسین نیز برای همه است.

 دعا کنید خداوند همه مسلمانان ، بلکه همه بشریت را از
ظلمت نجات دهد.

التماس دعا

امضا : مقصر امیدوار به عفو الهی





کلمات کلیدی :
تجمع اعتراض آمیز وبلاگ نویسان ارزشی

همایش‌ها – تجمع پرشور وبلاگ‌نویسان معترض به هتک حرمت امام راحل (رض) عصر امروز با صدور بیانیه‌ای در محکومیت این حادثه، در تالار سیدالشهدا برگزار شد. به گزارش وبلاگ‌نیوز،‌متن بیانیه به این شرح است:


emam-9



بسم‌الله الرحمن الرحیم



فتنه‌ها با تلخی  خواسته‌ها وارد می‌شوند و خون‌های تازه را می‌دوشند، نشانه‌های دین را خراب، و یقین را از بین می‌برد … سعی کنید که پرچمدار فتنه‌ها و نشانه‌های بدعت‌ها، شما نباشید و آنچه را که پیوند امت اسلامی بدان استوار و پایه‌های طاعت بر آن پایدار است بر خود لازم شمارید. و شما را به خدا، بر یاری ستمدیده بشتابید و نه ستمگر. از گرفتار شدن به دام‌های شیطان، و قرار گرفتن در وادی دشمنی‌ها بپرهیزید، و لقمه‌های حرام به شکم خود راه ندهید. شما برابر دیدگان خداوندی قرار دارید که گناهان را حرام کرد و راه بندگی و اطاعت را آسان فرمود. نهج‌البلاغه – خطبه ???


در ماه‌های پس از انتخابات شاهد بودیم که جریان شکست‌خورده در چند انتخابات اخیر دست به زورآزمایی با نظام اسلامی و اکثریت مردم ایران زد و رقابت انتخابات را به اعتراضات خیابانی و اغتشاش و سلب امنیت و آرامش بدل کرد. قانون‌شکنی‌ها و بی‌اخلاقی‌ها (با شعار تقلب و ادعای ادب!) قانون و حق و حقیقت را پایمال کرد و رأی توده‌های ملت را نادیده گرفت. و می‌بینیم که اکنون وقاحت را به جایی رسانده‌اند که علناً به امام خمینی (رحمت الله علیه) توهین می‌کنند.
شعار قانون‌مداری می‌دهند، اما نمی‌پذیرند که اقتضای قانون‌مداری این است که در مواردی که قانون با منافعِ شخصی  ما موافقت نداشته باشد، به آن تمکین کنیم، نه آنکه در آن زمان که سفره‌ی قدرت برای ما گشوده است، از آن بخوریم و زمانی که این دیگ برای دیگری بجوشد، باید این دیگ را سرنگون کنیم و بر زمین بریزیم. این نشانه دیکتاتوری است.
امروز شعار «مرگ بر دیکتاتور» شان گوش فلک را کر کرده است، اما یادمان نرفته است که همین افراد به دنبال اختیار تام در جایگاه نخست‌وزیری بوده‌اند، ریاست جمهوری مادام‌العمر را برای خود می‌خواستند و یا لوایحی به مجلس فرستاده‌اند که اختیاراتی فراتر از قانون اساسی به آنها داده شود. اگر این‌ها نشانه‌های خوی دیکتاتوری نیست، پس چیست؟
روزی خود را «خط امام» خوانده‌اند و عکس امام را بر سر نیزه زده‌اند و روزی دیگر عکس امام را پاره می‌کنند و زیر پا می‌گذارند. تاریخ اسلام برای ما الهام‌بخش است که کسانی که قرآن بر سر نیزه‌ها می‌کنند، همان‌ها در روزگاری دیگر قرآن ناطق را پامال ِ سم اسبان می‌کنند. مسجد و قرآن را به آتش می‌کشدند (مسجد لولاگر و مسجد دانشگاه شیراز)، اما می‌دانند که تا زمانی که مردم در راه ولایت هستند، نمی‌توانند به فتنه‌ها دچار کنند.


امروز می‌خواهند به نام دین سبز، با اندیشه‌های امام معارضه کنند. اما ما با اسلام آریامهری، اسلام ابوسفیانی و اسلام تحجر مخالفیم. اسلام آمریکایی و قرائت سکولار از اسلام را هرگز برنمی‌تابیم. مهم‌ترین دستاورد مبارزات این ملت برای به سرانجام رساندن انقلاب اسلامی، حاکمیت اندیشه اسلامی بود. اما افرادی که هرگز سابقه مبارزه در زمان اختناق شاهنشاهی را نداشته‌اند، به سبب مسئولیتی که در دوران حیات امام داشته‌اند، امروز مدعی همه‌چیز شده‌اند و می‌خواهند دستاوردهای انقلاب این ملت را از بین ببرند و اندیشه‌های غربی و اسلام آمریکایی و آریامهری را حاکم کنند. به قول شهید بهشتی:


«اسلام آریامهری، اسلامی بود که مسجدها تر و تمیز و آباد می‌شدند، کاشی هم می‌شدند، فرش و قالی هم می‌شدند، اجتماعات هم بود، عاشورا هم بود، تاسوعا هم بود، ماه رمضان هم بود، نام اسلام هم بود، رادیو هم قرآن می‌خواند، شب‌های ماه رمضان هم دعای سحر می‌خواند، ابوحمزه می‌خواند، مناجات می‌خواند، اما نظام، نظام اسلامی نبود. برای ما مسأله این است که وقتی می‌گوئیم «با اسلام» این «با اسلام» ِما با «با اسلامی»که دیگران می‌گویند فرق دارد. «با اسلام» ما یعنی این‌که همه این مواهب بر اساس حاکمیت اسلام است و این‌که قانون اسلام باید حاکم شود.» (کتاب ولایت، رهبری، روحانیت – صفحه ??? و ???)


ما انتساب به امام را -به هر سبب و نسب و جایگاه که باشد- ملاک حقانیت نمی‌دانیم. چرا که آن روح خدا، امام خمینی روحی‌فداه بر نظامات موروثی و طبقه‌ای خط بطلان کشید و ما فرزندان معنوی همان مرد الهی هستیم و هرگز به دوران پیش از انقلاب اسلامی برنخواهیم گشت. ما از پیمودن راه امام پشیمان نیستیم که بخواهیم از آن عدول کنیم و سر به دامان شرق و غرب ببریم.


امروز با ادعای وصایت یا وراثت از امام، متولیانی برای خط امام پیدا شده‌اند که هیچ ارتباطی با اندیشه امام ندارند. امروز این افراد به دنبال نوعی سلطنت موروثی هستند و هرگز اندیشه‌ی امام برای آنها ملاک نیست و اگر روزی هم برمی‌آشوبند، از نفی اندیشه امام نیست که از نقد به فرزندان امام است. اما امام  ما این نحوه‌ی حکومت و ارزش‌گذاری را نفی کرده است. در اسلام حق و باطل، خود ملاک هستند و نه افراد مدعی  آن! درباره امام هم می‌گوئیم که افراد مدعی خط امام به جای تأکید بر عنوان نخست‌وزیر امام یا منصوب امام یا نماینده امام، باید با اندیشه امام محک بخورند. امروز شاهدیم که  مطرودین و محذوفین از سوی امام و کسانی که از امام سیلی خورده بودند، ذیل یک پرچم مدعی خط امام شده‌اند. امروز باید مواظب بود تا ظواهر و شعارها ما را از توجه به ذات و باطن  باطل این جریان دور نکند.


بنیان‌های اندیشه‌ی امام، ولایت فقیه و حضور مستمر دین در حاکمیت، مبارزه با طاغوت (هر حکومتی غیر از حکومت اسلام)، مبارزه با تحجر و اسلام سلطنتی و آریامهری، مبارزه با اشرافیت و کاخ‌نشینی، صدور انقلاب و هسته‌های مقاومت، حمایت از فلسطین و لبنان و جهاد علیه کفر و طاغوت، عدالت‌خواهی و آزادی‌خواهی، جمهوری اسلامی، مردم‌محوری به جای نخبه‌محوری (اعم از حوزوی و دانشگاهی)، توجه به جبهه‌ی جهانی مستضعفین، استقلال‌طلبی از شرق و غرب و نیز استکبار ستیزی بوده است. امروز باید با این محک، مدعیان را سنجید.


ما وبلاگ‌نویسان و فعالان فضای مجازی، جریان ضدانقلابی موجود در فضای مجازی، وبلاگستان و شبکه‌های اجتماعی را محکوم می‌کنیم. تحرکات ضداسلامی، ضدانقلابی، ضداخلاقی و ضدمردمی‌شان را دیده‌ایم و این مسئولیت ما را بیشتر می‌کند. از یک سو باید به خودسازی و کسب بصیرت اهتمام کنیم و از سوی دیگر، دیگران را به اخلاق اسلامی و بصیرت دعوت کنیم. باید آگاهی‌بخشی را وظیفه خود بدانیم و بدانیم که ضعف و سستی ِ ما در مسیر الهی، آینده ما را به گونه‌ای دیگر رقم خواهد زد: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»


امروز وظیفه ماست تا با هر ابزار ادبی، فرهنگی، هنری و روشن‌گرانه در برابر فتنه‌افکنی‌ها ایستادگی کنیم. باید حقیقت اسلام ناب را برای مردم بیان کنیم و در این موقف تاریخی تکلیف خود را به درستی انجام دهیم.


امروز بر همگان لازم است تا ولایت فقیه، این میراث سترگ امام خمینی (رحمت الله علیه) را پاس بدارند و آن را تمیز جریان حق و باطل بشمارند. بدانیم که حتی اگر همچون عمارها به ساده‌لوحی هم متهم شویم، تا زمانی که دست در دست ولایت داریم، خداوند سبیل هدایت را بر ما آشکار می‌کند.


البته همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند ما ترسی از این جریان نداریم. آینده برای ما روشن است. ما معتقدیم درافتادن این‌ها با امام به زوال سریع‌تر و انزوای بیشترشان منجر می‌شود. این‌افراد ریشه‌ای در میان ملت ندارند و هرچه بخواهند در میان ملت مسلمان ریشه‌دوانی کنند، به ریشه‌کنی کامل نزدیک‌تر می‌شوند. درخت حیات طیبه‌ای که امام در میان ما کاشت، ریشه‌اش در زمین  دل‌های ما مستحکم است و هر روز شاخه‌های بیشتری در آسمان خواهد داد و شرق و غرب عالم را در بر خواهد گرفت.
ان شاء الله






کلمات کلیدی :
آداب عید غدیر




تهنیت و تبریک گفتن
حضرت
رضا علیه السلام فرماید: روز غدیر،
روز تهنیت گفتن است. به یکدیگر تهنیت
باید گفت. پس اگر مؤمنی برادر دینی خویش را
ملاقات کرد بگوید حمد وسپاس
خدای را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت
امیرالمؤمنین و امامان
علیهم السلام چنگ زده‌اند. (اقبال الاعمال 2/ 261) دست
دادن
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: وقتی در غدیر یک دیگر را ملاقات کردید با
سلام به هم دست دهید. (وسائل الشیعه 10/445)
تبسّم و اظهار شادی
حضرت
رضا علیه السلام فرماید: روز غدیر، روز تبسّم در روی مؤمنان است. هر که
روز غدیر
در روی برادر دینی خود تبسّم کند خدای در روز قیامت نظر رحمت به
سوی او افکند و
هزار حاجتش را بر آورده سازد و در بهشت قصری از دُرّ سفید
برایش بنا کند و صورتش
را زیبا سازد. (اقبال الاعمال 2/261)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: شادمانی
را در میانتان و شادی را در ملاقاتتان آشکار کنید. (اقبال الاعمال 2/259) 

 

پوشیدن لباسهای فاخر و زینت دادن
حضرت رضا علیه السلام: و روز غدیر
روز پو شیدن لباس وکندن سیاه است . . . وآن
روز روز زینت دادن است. هر که برای
روز غدیر زینت کند خدای همه‌ی گناهان
کوچک و بزرگش را بیامرزد و فرشتگانی به
سویش فرستد در حالی که حسنات او را
می نویسد وتا عید غدیر سال آینده بر درجات او
می افزایند و اگر بمیرد شهید
بمیرد واگر زنده باشد با سعادت زندگی کند. (اقبال
الاعمال 2/262)
طعام دادن
حضرت رضا علیه السلام فرماید: ... و هر که
مؤمنی را در روز غدیر طعام دهد مانند
کسی است که همه پیامبران و صدیقان را طعام
داده است. (اقبال الاعمال2/262)

دید و بازدید

حضرت رضا علیه السلام فرماید: ... و هر
که در روز غدیر مؤمنی را دیدار کند،
خدای هفتاد نور در قبرش وارد کند و
قبرش را گشاده سازد. و هر روز هفتاد هزار
فرشته قبرش را زیارت کند وبهشترا به او بشارت دهند.( اقبال الاعمال 2/262)
توسعه دادن
حضرت رضا علیه السلام فرماید: و روز غدیر روزی است که خدا
فزونی دهد در مال و
دارایی کسی که در آن روز عبادت کند و بر خانواده و خوشتن و
برادران ایمانیاش توسعه دهد.( اقبال الاعمال 2/261)

هدیه دادن
فیاض بن محمّد بن عمر طوسی گوید: در روز غدیر ابو الحسن علی
بن موسی الرضا علیه
السلام را دیدم که نزد خود جمعی از دوستانش را برای صرف
افطار نگاه داشته
بود، و به خانه های آنان نیز طعام، هدایا ولباس - حتی انگشتری
و پای پوش -
فرستاده بود، و سرو وضع دوستان و اطرافیان خود را تغییر داده بود.
در آن
روز با وسایل پذیرایی تازه – غیر از آنچه در دیگر روزها در خانه‌ی آن
حضرت
استفاده می شد – از آنان پذیرایی می کردند. و حضرتش فضیلت و سابقه‌ی کهنآن
روز را بیان می فرمود. ( اقبال الاعمال 2/254)
افطاری دادن
روزغدیر
روز افطاری دادن به روزه داران است. هرکه در روز غدیر روزه دار مؤمنی
را افطاری
دهد همانند کسی باشد که ده فـئام را افطاری داده است آن گاه
فرمود: آیا دانی که
فـئام چیست؟ راوی گفت: نه. آن گاه فرمود: صد هزار نفراست. (اقبال الاعمال 2/261)

یاری دادن
هر که در روز غدیر برادرش را بدون در خواست کمک یاری دهد و
از روی رغبت به او
نیکی کند او را پاداش کسی باشد که در این روز روزه داری کند
وشبش را بهعبادت گذراند. (وسائل الشیعه 10/ 445)
نیکی
کردن
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: به یکدیگر نیکی کنید که خدای دوستی
بین شما را پایدار
سازد... و نیکی کردن در روز غدیر موجب افزایش مال و عمر
می‌شود. ( اقبالالاعمال 2/259)

حمد الهی
رسول الله صلّی الله علیه وآله فرمود: یکی از سنتها آن است
که مؤمن در روز غدیر صد بار بگوید:
اَلحَمدُلله الَذی جَعَلَ کمالَ دینِهِ‌ و
تَمامَ نِعمَتِهِ‌ بِوِلایهِ
اَمیرِالمُؤمنین عَلی بن اَبی طالبٍ علیه‌السلام -
حمد وسپاس خدای راست که
کمال دین وتمام نعمتش را به ولایت امیرالمؤمنین علی بن
ابی طالب علیه السلام قرارداد. (بحار الانوار 98/321)
صلوات
وبرائت
حسن بن راشد گوید: به حضرت صادق علیه السلام گفتم: فدایت شوم، برای
مسلمانان
بجز دو عید [ غدیر و قربان ] عید دیگری هست؟ فرمود آری ای حسن، عیدی
است
از آن دو بزرگتر و شریفتر.گفتم: آن عید کدام روز است؟ فرمود: روز نصب
امیر
المؤمنین- صلوات الله وسلامه علیه- به پیشوایی مردم. گفتم: فدایت
شوم،
کدام عمل شایسته آن روز است؟ فرمود: روزه داری کن ای حسن. و بر محمد
وآلش
بسیار صلوات فرست. و به سوی خدا از ستم کنندگان بر آنان بیزاری جوی.(الکافی
4/148و149)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: روز غدیر... روز بسیار صلوات فرستادن بر
محمّد وآل محمّد است. (اقبال الاعمال 2/261)

عقد اخوت و برادری
به گواهی علامه محدث میرزا
حسین نوری (1320 ق) از کتاب زادالفردوس نقل
می‌کند: سزاوار است در این روز
برادران دینی با یک دیگر عقد اخوّت بندند و
کیفیت آن این گونه است که یکی دست
راست خود را در دست راست دیگری بگذارد و
بگوید: برادر شدم با تو در راه خدا و در
برادری با تو اخلاص ورزیدم و دست
دادم با تو در راه خدا و پیمان بستم با خدا و
فرشتگانش و کتابهایش و
رسولانش و پیامبرانش وامامان معصوم علیهم السلام که اگر
از بهشتیان واهل
شفاعت باشم واجازه یابم که وارد بهشت شوم داخل نشوم مگر آن که
تو نیز با
من باشی. و دیگری بگوید: پذیرفتم. آن گاه هر یک به دیگری بگوید: ساقط
کردم
از تو همه ی حقوق اخوّت را جز شفاعت و دعا و زیارت. (مستدرک الوسائل6/279)
نماز روز غدیر
نماز روز غدیر به دستورحضرت صادق علیه السلام این گونه
است که نیم ساعت پیش از زوال (ظهر شرعی)
غسل کند و حاجتهای خود را از خدا بخواهد
آن گاه دو رکعت نماز بخواند، و در
هر رکعت بعد از سوره‌ی حمد به ترتیب هر یک از
سوره‌ی توحید و آیه‌الکرسی
وسوره‌ی قدر را ده مرتبه قرائت‌کند. آن حضرت فرمود:
هر که این نماز را
بخواند، خدای هر نیاز دنیوی و اخروی او را بر آورده سازد.
(التذهیب 3/143)

روزه‌داری
حضرت صاق علیه السلام فرمود: روزه‌ی
روز غدیر خم برابر است با روزه ی عمر دنیا. چنانچه انسانی عمر دنیا بیابد
و به
همان اندازه نیز روزه بدارد روزه ی این روز برابر باشد با ثواب آن. و
روزه ی این
روز در هر سال نزد خدای عزّ و جلّ برابر است با صد حجّ و صد
عمره ی درست ومقبول.
و این روز بزرگترین عید خداست.( التذهیب 3/143)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
چون بنده ی مخلص در روزه داری روز غدیر اخلاص ورزد
همه‌ی روزهای دنیا از هماوردی
آن روز نا توان باشد. (اقبال الاعمال 2/259)
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
پیامبران به اوصیاء خود فرمان دادند که روزه
بدارند آن روزی که وصی در آن روز
تعیین می شود در حالی که آن روز را عید
هم می‌گرفتند. هر که آن روز را روزه
بگیرد از عمل شصت سال برتر خواهد بود.(الخصال 264)
برگفته از کتاب «آداب
غدیر» تهیه و تنظیم توسط خانه کودک





کلمات کلیدی :
آخرین سفر و بهترین آغاز.......



آخرین خدا حافظی
آخرین نگاه و اخرین گره نگاه در نگاهش
آخرین
هجرت و .....
اولین پرواز...
آخرین نگاه به زیر باران.
و آخرین نگاه به
آسمان
آخرین نیاز..
و اولین راز...
اولین سوز و آخرین سکوت..
آخرین
دیدار....
آخرین یاد و اولین یادگار
آخرین کلام و  آغاز سخن...


پرنده
پر کشید.... آسمان بال گشود..........
و دامن دشت یکسره غرق تماشا شد
آخرین
بوی ترنم اشک...
آخرین سفر و بهترین آغاز..........

و اکنون ما مانده ایم و راه نرفته شان!!!






کلمات کلیدی :
عید سعید قربان مبارک باد.......

400)width=400;" width="230" height="159">

 

عید أضحى مبارک لجمیع المسلمین
فی العالم الریاح

عید سعید قربان بر همه مسلمانان جهان مبارک
باد

Eid Adha Mubarak to all
Muslims of the world wind

«عید
قربان»، جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است.

فصل «قرب» یافتن مسلمانان به خداوند، در سایه «عبودیت»
است.

عید قربان، فصل فدا کردن
«عزیز»ها در آستانِ «عزیزترین» است، یعنى «خدا».

عید قربان، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به
بندگانِ «مؤمن» و «مسلم» و «مطیع» است.

براى اولیاء اللّه، عید قربان «جامع الشواهد» صدق در گفتار و کردار و
ادّعا و عمل است، تا در راه خواسته «دین»، از تمنّاى «دل» بگذرند و «خواسته ها» و
«داشته ها» را فداى رضاى دوست کنند.

«قربانى» وسیله «قرب» به خداست و «عید قربان» روز تقرّب به
پروردگار.

رها شدن از تعلّقات و
ذبح کردن تمنیّات در پیش پاى اراده الهى، درس «قربانى» است.

باید تیغ اراده بر حنجر نفسانیات
گذاشت.

«ذبح قربانى»، رمزى از ترک
هواهاى نفسانى و روى آوردن به «رضاى الهى» است.

جوادمحدثی

                       اللهم صل
علی محمد و آل محمد

و عجل فرجهم واحشرنا معهم والعن اعدائهم
اجمعین

           
یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدر المهدی بظهور الحجت


عید قربان، فصل فدا
کردن «عزیز»ها
در آستانِ «عزیزترین» است، یعنى «خدا»




کلمات کلیدی :
عرفه روز از خود بریدن و به خدا پیوستن دلهاست...


عرفه رسیدن به بی نهایت عرفان است؛عرفه ازخود رها شدن و در معرفت بندگی جاری شدن است

برای نشان دادن شوق به دلدار باید حرفی زد از روی اشتیاق و سخنی به جان طنیده جاری کرد برای او که عزیزش میداری.

و انگاه که به معشوق و جانان خود رو میکنی آنچنان چهره می آرایی گویا همه زیبایی صورت را آشکار میکنی، اما در بزم دیدار عرفه هر دلداده آنچنان صورت به سیرت نقش می بندد و آنچنان بغض را بر چهره تراوش میکند که بارانی برای شستن تیره گی های گذشته فراهم میشودو چون سیل خانمان برانداز گناهان؛ از دیده گان جاری شد، با نسیم عصر عرفه این بهار است که بر صورت دلدار می نشیند و شکوفه امید بر قلب حاجی طراوتی دیگر پدید می آورد،آنچنان که حاجی را محیای اعمال برتری می سازد و به پیش میخواند. دستان شاخه های بهاری عرفه بر گردن حاجی باز گشته از عرفات؛ او را در آسمان مشعر به پرواز می کشاندو در گوش ابراهیمی اش ندای قربانی کردن اسماعیل نفس را سر می دهد که ای ابراهیم اسماعیل ات را برای ما قربانی کن تا تورا به آنچه بر گزیده ایم اثبات کنی؛ و باز این بار شوق دیداری که در عرفه بر دل عبدالله نشسته است یار اش میکند تا نفس خویش را بار دیگر بمیراند تا در باغچه بذر عبودیت را بشکفاند. و آنگاه است که بر عبداللهی حاجی نزد پروردگار زمین و سما به تعظیم می افتند

و چه زیباست فارغ شدن از خود و به او پیوستن در حالی که هنوز گامهای حاجی بر روی این خاک طریق طی میکند. و باز شیطان نفس را رمی میکند تا از پیمان عرفه چیزی نمانده باشد که در ره دوست بسته باشد و عمل نکرده باشد.

مروارید های اشکی که در عرفه تسبیج کرده را برای سالیان سال در سجاده ای از یاس پنهان میکند تا وقت دلتنگی باذکر حدیث عرفه دل را بزداید از هر چه تعلق است.

هنگام شانه زدن زلف یار میشود گلبرگهایی از نور را یافت برای سالیانی که دور می گردی از این باغ و این درگاه پس دامن پر کن و بر خزانه دل ذخیره ساز برای روز مبادا

ای عزیز و ای رهگذر از کوچه عرفه اکنون که در نزدیک این باغ و بستان می گذری تو نیز خوشه ای از این باغ بر چین تا شاید روزی نوبت گذر از باغ به تو نیز رسد.

پهلوانی را می گفتند که چه سان اینگونه زنجیر می شکنی که تن از فشار از پای در نیاید؟ گفت زنجیر پاره میشود وقتی؛ در دلم شوق دیدار یار محکم می شود.

خدایا؛تو از نهان و آشکارم با خبری و از دار و ندارم همچنین پس ای معبود من و ای سر چشمه روشنایی زوری ام کن یک دیدار عرفه عطایم کن مقام ابراهیمی ات رادر میهمانی حجی که بعد از آن دگر به زشتکاری دست نیاویزم

پروردگارا؛ کودک جانم بهانه عرفه را دارد تا مگر در سایه سار آن درد بی مادری جانش را فراموش کند

عرفات دلهایتان همیشه بهاری و آبشار کوهستان عزمتان در این میقات همیشه پر آب و جاری باد





کلمات کلیدی :