دعای روز سوّم شعبان اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فى هذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ خدایا از تو خواهم به حق مولود در این روز آن مولودى که به او وعده شهادت داده شده بود
قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ بَکَتْهُ السَّماَّءُ وَ مَنْ فیها وَ الاْرْضُ وَ مَنْ پیش از اینکه بانگش در این دنیا بلند شود و به دنیا آید آسمانها و هر که در آنها است و زمین و هرکه
عَلَیْها وَ لَمّا یَُطَاْ لابَتَیْها قَتیلِ الْعَبْرَةِ وَ سَیِّدِ الاُْسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ بَر آن است برایش گریستند پیش از آنکه قدم در این جهان گذارد کشته اشک و آه و آقاى طائفه بشر آن کس که در
یَوْمَ الْکَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشِّفاَّءَ فى روز رجعت به یارى مدد شده و آنکه پاداش کشته شدنش این بود که امامان از نسل اویند و درمان در
تُرْبَتِهِ و الْفَوْزَ مَعَهُ فى اَوْبَتِهِ و الاْوصِیاَّءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قاَّئِمِهِمْ تربت او است و پیروزى در زمان رجعت با او و اوصیاء از عترت او است پس از حضرت قائم
وَ غَیْبَتِهِ حَتّى یُدْرِکُوا الاْوْتارَ وَ یَثْاَروُا الثّارَ وَ یُرْضُوا الْجَبّارَ و پس از دوران غیبتش تا اینکه انتقام گیرند و خونها را باز گیرند و خداى جبار را خوشنود سازند
وَ یَکُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ و بهترین یاران دین خدا باشند درود خدا بر ایشان در هر زمان که رفت و آمد دارد شب و روز
اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْکَ اَتَوَسَّلُ وَ اَسْئَلُ سُؤ الَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسیَّئٍ خدایا پس به حق ایشان به سوى تو دست نیاز دراز کنم و از تو خواهم خواستن شخص گنه کار اعتراف کننده بدکردار
اِلى نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فى یَوْمِهِ وَ اَمْسِهِ یَسْئَلُکَ الْعِصْمَةَ اِلى مَحَلِّ به نفس خویش از کوتاهیهایى که در امروز و دیروزش کرده و اکنون از تو پناه خواهد تا هنگام رفتن در
رَمْسِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَ احْشُرْنا فى زُمْرَتِهِ گور خدایا پس درود فرست بر محمد و عترتش و ما را در زمره او محشور گردان
وَ بَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْکَرامَةِ وَ مَحَلَّ الاِقامَةِ اَللّهُمَّ وَ کَما اَکْرَمْتَنا و جاى ده ما را با او در خانه کرامت (بهشت) و جایگاه ماندن همیشگى خدایا چنانچه ما را به شناختنش
بِمَعْرِفَتِهِ فَاَکْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ وَ ارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ وَ اجْعَلْنا مِمَّنْ گرامى داشتى هم چنان ما را به نزدیک شدن با او گرامى دار و رفاقت و سابقه داشتن با او را روزى ما گردان و بگردان ما
یُسَلِّمُ لاِمْرِهِ وَیُکْثِرُ الصَّلوةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ وَ عَلى جَمیعِ اَوْصِیاَّئِهِ را از کسانى که تسلیم دستور اویند و هنگام بردن نامش بسیار بر او درود فرستند و بر همه اوصیاء
وَ اَهْلِ اَصْفِیاَّئِهِ الْمَمْدُودین مِنْکَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَىْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ و خاندان برگزیده اش که یارى شده اند از جانب تو به عدد دوازده، آن ستارگان درخشان
وَ الْحُجَجِ عَلى جَمیعِ الْبَشَرِ اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فى هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ و حجتهاى تو بر تمامى افراد بشر خدایا و ببخش به ما در این روز بهترین
مَوْهِبَةٍ وَاَنْجِحْ لَنا فیهِ کُلَّ طَلِبَةٍ کَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ بخششها را و برآور براى ما در این روز هر خواهشى را چنانچه حسین را به محمد جدش بخشیدى
وَ عاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ و فُطرس به گهواره حسین علیه السلام پناه برد و ما پناهنده به قبر او هستیم پس از شهادت او بالاى تربتش
وَ ننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ آمده و چشم به راه رجعت او هستیم اجابت کن اى پروردگار جهانیان
پس مى خوانى بعد از این به دعاى حسین علیه السلام و این آخر دعاى آن حضرت است در روزى که بسیار شده بود دشمنان او یعنى روز عاشورا
اَللّهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِى الْمَکانِ عَظیمُ الْجَبَرُوتِ شَدیدُ الِمحالِ غَنِىُّ َعنِ خدایا تویى والا مکان و بزرگ جبروت و سخت نیرو و بى نیاز از
الْخَلایِقِ عَریضُ الْکِبْرِیاَّءِ قادِرٌ عَلى ما تَشاَّءُ قَریبُ الرَّحْمَةِ خلائق و داراى بزرگى پهناور و تواناى بر هر چه خواهى نزدیک مهر
صادِقُ الْوَعْدِ سابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاَّءِ قَریبٌ إذا دُعیتَ مُحیطٌ بِما راست وعده فراوان نعمت نیکو آزمایش نزدیک هرگاه خوانده شوى محیط به هر چه
خَلَقْتَ قابِلُ التَّوبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْکَ قادِرٌ عَلى ما اَرَدْتَ وَ مُدْرِکٌ ما آفریدهاى توبه پذیر براى آن کس که به سویت توبه کند توانا بر هر چه اراده کنى و بدست آرنده آنچه
طَلَبْتَ وَ شَکُورٌ اِذا شُکِرْتَ وَ ذَکُورٌ اِذا ذُکِرْتَ اَدْعُوکَ مُحْتاجاً بجویى و سپاس پذیر هرگاه سپاس شوى و یاد کنى هنگامى که یادت کنند مى خوانمت نیازمندانه
وَ اَرْغَبُ اِلَیْکَ فَقیراً وَ اَفْزَعُ اِلَیْکَ خاَّئِفاً وَ اَبْکى اِلَیْکَ مَکْرُوباً و فقیرانه به سویت توجه کنم و خائفانه به سویت پناه آرم و از غمزدگى به درگاهت گریه کنم
وَ اَسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً وَ اَتوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً اُحْکُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا و بوسیله تو ناتوانانه کمک جویم و توکل کنم بر تو کفایت خواهانه خدایا حکم کن میان ما و میان قوم ما
[بِالْحَقِّ] فَاِنَّهُمْ غَرُّونا وَ خَدَعُونا وَ خَذَلُونا وَ غَدَرُوا بِنا وَ قَتَلُونا و نَحْنُعِتْرَةُ زیرا به حق که ایشان ما را فریفتند و با ما نیرنگ زدند و دست از یارى ما کشیدند و با ما بى وفایى کرده ما راکشتند با اینکه ما عترت
نَبِیِّکَ وَ و َُلَْدُ حَبیبِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ الَّذِى اصطَفَیْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَ ائْتَمَنْتَهُ پیمبر تو و فرزند حبیب تو محمد بن عبداللّه هستیم آن (بزرگوارى ) که او را به رسالت برگزیدى
عَلى وَحْیِکَ فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ و بر وحى خویش امینش ساختى پس در کار ما گشایش و فرجى عطا فرما به رحمتت اى مهربانترین مهربانان کلمات کلیدی : انقلاب اسلامی |
سوم شعبان، ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت، حضرت حسین بن علی علیه السلام مبارک و خجسته باد.
سلام بر تو ای نزدیک ترین نام به خدا! سلام بر تو ای سفینه عشق! مدینه را شور حضور تو پر کرده است. شمیم لبخند پنجره ها! فضا را عطرآگین نموده و آسمان، خیره به نورافشانی مُنزل وحی، نام زیبای تو را زمزمه می کند و زمین چه سعادتمند، گهواره حضور تو پیدا شده است. ای رهبر عاشقان و دلدادگان، ای حسین (ع) میلادت گرامی و پاینده باد.
در ماه شعبان سال چهارم مطابق قول مشهور خداى تعالى مولود جدیدى از فاطمه زهرا(س)به رسول خدا(ص)و على بن ابیطالب(ع)عنایت فرمود و نام او را حسین گذاردند و چون روز هفتم ولادت آن حضرت شد گوسفندى براى او عقیقه کردند و سر او را تراشیده و به وزن موى آن حضرت، نقره صدقه دادند.
مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد پیک شادی ز بر حضرت جانان آمد مژده ای دل که برای دل غمدیده ما هدهد خوش خبر از نزد سلیمان آمد خیز ای دل تو بیارای کنون بزم طرب که دگر موسم اندوه به پایان آمد مطربا نغمه نو ساز کن و پای بکوب که به ما مژده وصل شه خوبان آمد وه چه روزی است مبارک ز قدوم شه دین موسم مغفرت و رحمت یزدان آمد روز فرخنده میلاد حسین ابن علی(ع) مژدهی خامُشی آتش نیران آمد مظهر ذات خدا سبط رسول دو سرا نور چشمان علی آن شه مردان آمد حیف و صد حیف که در واقعه کرب و بلا بر تن خسته او ظلم فراوان آمد
کلمات کلیدی : انقلاب اسلامی |
کلمات کلیدی : انقلاب اسلامی |
163 سال پیش دراول شعبان سال1266هجری قمری
آیت الله حاج محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر از بزرگان علمایی امامیه و فقیهان اِثنی عشری درنجف درگذشت. او ازحوزه درسی وحید بهبهانی، شیخ جعفرکبیر و سید جواد عاملی صاحب « مِفتاحُ الکِرامه» بهره برد. صاحب جواهر تحقیقات فقهی و اندیشه های خود را با استفاده از کتاب شرایع محقق و برای جلوگیری ازنابودی آنها مدوّن ساخت. کتاب «جَواهِرُ الکَلام فی شرح وَقایع الاسلام» او ازحدیث ارزش و اهمیت همانند «بِحارُ الاَنوار ملّا محمد باقرمجلسی» است که درآن کلیه فروع فقهی یا ادلّه محکم و دقت نظرآورده شده است. «هدایت ناسِکین، و نَجاةُ العِباد فی یَومِ المَعاد» ازدیگرآثارصاحب جواهر«اندیشمند مسلمان» است مروری برزندگی صاحب جواهر ولادت در سال 1200 ق . فرزندى در خانه شیخ محمد باقر نجفى به دنیا آمد که او را محمد حسن نامیدند . شرح هجرت نیاکان محمد حسن از اصفهان به نجف اشرف را این گونه یاد کرده اند : زمانى شیخ عبدالرحیم شریف کبیر - جد سوم محمد حسن - از اصفهان راهى نجف اشرف شد و در آن شهر مقدس رحل اقامت افکند تا از محضر عالمان بزرگ کسب فیض کند . وى سرانجام از فقیهان وارسته و فاضل گردید . دو پسر دانشمند به نامهاى آقا محمد کبیر و آقا محمد صغیر - جد دوم محمد حسن ، ( مولف کتاب الاقتباس و التضمین در عقاید ) از او به یادگار ماندند . شیخ عبدالرحیم ، فرزانه اى است که به نیکى از او یاد کرده اند . در حقیقت محمد حسن دوران کودکى و نوجوانى را در دامان خاندان علم و فضیلت سپرى کرد در حوزه نجف هنوز کودکى بیش نبود و تازه خواندن و نوشتن را فرا گرفته بود که وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد . دروس مقدمات و سطح را بسرعت نزد سید حسین شقرایى عاملى ( متوفى 1230 ق . ) و شیخ قاسم آل محیى الدین ( متوفى 1238 ق . ) و شیخ حسن ( متوفى 1250 ق . ) گذراند و در نوجوانى به درس خارج فقه و اصول راه یافت . محمد حسن سالیان دراز در عالیترین سطح دروس حوزه علمیه ، در درس آیت الله شیخ جعفر کاشف الغطاء ، آیت الله سید مهدى بحر العلوم ، آیت الله سید جواد عاملى و آیت الله شیخ موسى کاشف الغطاء شرکت کرد و با پشتکار و نبوغى که داشت توانست در 25 سالگى به درجه اجتهاد نایل آید و نگارش کتاب بى همتاى (( جواهر الکلام )) را آغاز کند . شیخ سپس به تدریس علوم دینى همت گذارد . مربى بزرگ حوزه علمیه نجف به برکت تدریس صاحب جواهر رونق تازه اى گرفت . شیخ آقا بزرگ تهرانى مى نویسد : (( صاحب جواهر این امتیاز را نیز بر دیگر عالمان داشت که عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربیت شده ، در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و بعد از او مقام مرجعیت یافتند و بر کرسى فتوا نشستند که عدد آنان زیاد و شمارش آنان کار مشکلى است . )) مطالب کامل وبیشتردر مورد این عالم بزرگوار را در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید ادامه مطلب... |
آیینهی احمدیشعر را با صدای شاعر از اینجا بشنوید
در عدم بودیم مستور وجود تا محبت پرده ما را گشود بود تنها حضرت پروردگار خواست تا خود را ببیند آشکار آفرید آیینه ای در خرد خویش داد او را سینه ای در خورد خویش سینه ای سیناتر ازطور کلیم نام آن آیینه را احمد نهاد گام او را بر خطی ممتد نهاد کردآنگه سینه اش را صیقلی تاشود طور تجلی منجلی ادامه مطلب... |
درسال1442 در روز 27رجب سال 13قبل ازهجرت ه حضرت محمّد(ص) ازجانب پروردگار یکتا به پیامبری مبعوث شدند. حضرت محمّد(ص) هرسال درماههای رجب و رمضان به غارحرا پناه می بردند و درخلوت خنویش به رازونیاز با خداوند بزرگ و پرستش و عبادت او مشغول می شدند. حضرت محمّد(ص) زمانیکه 40سال ازعمر پربرکتشان گذشته بود مطابق عادات هرسال خود به غارحرا رفتند و یکباره فرشته وحی برایشان نازل شد و بشارت نبوت را به آن حضرت داد. بدین ترتیب حضرت محمّد(ص) آخرین فرستاده و رسول خدا نبوت خویش را آغازکردند و ابتدا به مدت سه سال مخفیانه آیات الهی را برای مردم بیان می کردند و سرانجام پس از13سال که ازآغاز بعثت ایشان گذشته بود ازمکه بطرف مدینه هجرت تاریخی خود را آغاز کردند. حضرت محمّد(ص) برای بیان آیات الهی و احکام و دستورهای آخرین دین الهی سختی های فراوان تحمل کردند اما با نیروهای الهی رسالت نبوت خویش را به پایان رساندند. گفتنی است حضرت خدیجه(س) همسر فداکار حضرت محمّد(ص) و امام علی(ع) پسرعم ایشان نخستین زن و مردی بشمارمی روند که به دین اسلام گرویدند و ازهمان ابتدا حامیان حضرت ختمی مرتبت محمّد(ص) بودند اقرأ باسم ربک الذی خلق . خلق الانسان من علق . اقرأ وربک الاکرم.الذی علم بالقلم.علم الانسان ما لم یعلم . بخوان به نام پررودگارت که آفرید .او انسان را از خون بسته .بخوان به نام پروردگارت که گرامی تر و بزرگتر است .خدایی که نوشتن آفرید .به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست . آن حضرت از کوه پایین آمد و به خانه همسر مهربانش خدیجه شد .واقعه عجیبی را که بر او گذشته بود با وی در میان گذاشت .او را دلداری داد و گفت بدان که خداوند مهربان هرگز به تو که با خانواده ات مهربان هستی و از ستمدیدگان و محرومان دستگیری می کنی بد نخواهد کرد و ترا تنها نمی گذارد و او دانست که ماموریت بزرگ شویش آغاز شده است .حضرت فرمود مرا بپوشان تا لختی بیاسایم ،خدیجه چنین نمود و محمد (ص) به خوابی آرام فرو رفت . خدیجه به منزل عموزاده اش ورقة ابن نوفل که از دانایان عرب بود در آمد .و شرح ماوقع را بیان داشت ورقه اظهار داشت که پروردگار بزرگ برای شویت ماموریتی بس عظیم قرار داده و اراده خداوند بر رسالت محمد قرار گرفته است و او همان آخرین پیامبر موعود است . و بدین ترتیب پیامبر رحمت در سن 40 سالگی برای نجات و سعادت ابناء بشر به مقام نبوت رسید .او آمد تا برای همه آدمیان الگویی باشد نمونه تا رسم چگونه زیستن را به آنان بیاموزد و راه هدایت را به انسانها بنمایاند. آری محمد امین، پیامبر رحمت و ختم مرسلین برای هدایت و سعادت ما آمد . >>
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را انیس و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد بصدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور که طاق ابروی یار منش مهندس شد لب از ترشح می پاک کن برای خدا که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد چو زر عزیز وجودست شعر من آری قبول دولتیان کیمیای این مس شد خیال آب خضر بست و جام کیخسرو بجرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد زراه میکده یاران عنان بگردانید چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد
کلمات کلیدی : انقلاب اسلامی |
بازآ که تویی مونس جانم چقدر دلتنگ محفل رجبیه شدم کلمات کلیدی : انقلاب اسلامی |