X
تبلیغات
سادات علوی - سجاده ای پر از یاس سادات علوی - سجاده ای پر از یاس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : دوشنبه 04 تیر 2 ، 11:4 عصر
این دانش دین است، پس نیک بنگرید که از چه کسی دین خود رامی گیرید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
نگار من خوش آمدی

                        بسم الله الرحمن الرحیم

سر خوش ز سبوی غــم پنهانی خویشم      
                           چـون زلـف تـو  سـرگرم پریشانی خویشم
در بزم وصــال تو نـگویـم ز کــم و بیـــــش          
                          چـون آیـنـه خـو کـرده بـه حیرانی خویشم
لــب بـــاز نـکردم بـه خروشـی و فـغـانـی            
                          من  مـحـرم  راز  دل  طـــوفـانـی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی     
                          یک عـمـر پـشیـمـان ز پـشیـمانی خویشم
از شـوق شـکر خنده لبـش جـان نسپردم        
                          شـرمنده ی جان و ز گران جانی خویشم
بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر   
                          افسرده دل از خویشم و زندانی  خویشم
هر چنـد امـیـن ، دل بـسـتـه ی دنـیـا نـیم           
                          امّا ، دلبسته ی یاران خراسانی  خویشم
                                                        (شعر از مقام عظمی ولایت حضرت آیت الله  خامنه ای)

تو ای نسیم جان فزا ، نگین حلقه ی وصال

به شهر ما خوش آمدی

فروغ چشمان ترم ، نگار من طلایه دار لاله ها

گرفته بوی عطر خوش ،خانه من ز بوی پیراهن تو

یوسف کنعان دلم ، ولی من خوش آمدی

ترنم صدای تو ، روشنی نگاه تو

دهد مرا امید و جان

شوق تو داشت این دلم ، شور تو بود در سرم

به شهر ما خوش آمدی

ایهَ والشمس و الضحی

دفتر شعر و مرحمت ، کتاب حسن و منزلت

عالم علم و معرفت

حجل شوند شکوفه ها ، به یک نظر زه چشم تو

بهار من ، نگار من

به شهر ما خوش آمدی

ز هجر روی دوستان؛ دو چشم من خیس و تر است

برای زحم این دلم نگاه تو چو مرهم است

به خون نشست کودک من

صد چاک شد جوان من

قامت خواهرم ببین ، لاله ی پرپرم ببین

لاله عزار من تویی

خواهر پر کشیده ام ، اصغر نو رسیده ام

اکبر سینه چاک من ،شوق تو داشت اکبرم

برادر رشید من ، دلاور شهید من

دو دست عباس یلم، چشمان عون و جعفرم

چادر خاکی سرم ،خانه معراج و وصال

نشان دهم به رهبرم

گر چه تنم خراش خورد ، گر چه دلم دو چاک خورد

جان چو تویی چه غم خورم

رهبر و مقتدای من

عالم دین و معرفت ، شوق وصال من تویی

به صحن و در سرای من ، چو آمدی

به شهر ما خوش آمدی

سادات علوی / بهار 86

 

 





کلمات کلیدی :
شرمنده تونیم شهدا

"شرمنده تونیم شهدا"، قافیه شد تو شعر ما
ردیف شعرمون همش" "چی‌کار کردیم بعد شما؟!"

هرچی شما خاکی بودین، ساده و افلاکی بودین
دادیم شمارو بِکِشَن، با قُپِّه‌ها، درجه‌ها

کوچیک بودیدم، حقیر بودیم، دادیم بزرگتون کنن
عکساتونو چاپ بزنن، رو پسترا و بنرا

این چاه اگه آبم داره، واسه‌ی ما خوب نون داره
چوب حراجتون زدیم، تو میدونا، خیابونا

آی خونه‌دار و بچه‌دار، زنبیل و بردار و بیار
پلاک و استخوان داریم، تحفه‌ی راه کربلا

پلاک و استخوان داریم، یک عالمه جوون داریم
شهری تو آسمون داریم، پاشین بیاین دُکّونِ ما

 گردنمون که کج میشه، غرورمون فلج میشه
کی می‌دونه راست یا دروغ؟ شرمنده تونیم شهدا

گاهی یک‌سال آزگار، سراغتون نمی‌آییم
گاهی می‌گیم مارش بزنن، با تاج گل می‌یایم ادا

چندوقت یکبار لباستون، تو تنمون زار می‌زنه
وبال چفیتون می‌شیم، همایشا، نمایشا

جنگل مولایی شده، شهرمون از دوز و دغل
هرکی به فکر خودشه، سواره‌ها، پیاده‌ها

چی‌کار کردیم بعد شما؟، به عقل جِنَّم نمی[آ]مد!
سکه زدیم به نامتون، اما تو بازار رِبا

خلوص نیت نداریم، ما حاج همت نداریم
همش داریم بیرون می‌دیم، فوق لیسانس و دکترا

دکترامو می‌گن شما، بچه‌رو دِپرس می‌کنید
دادیم که حذفتون کنن، از قصه‌ها، سانسورچیا

بچه‌هامون بچه‌هاتون، بنگی شدن، رنگی شدن
رومی شدن زنگی شدن، شرمنده‌ایم رومون سیا

من چی‌بگم آخر شعر، جون و دلم آتیش گرفت
شهید کشی بسه دیگه، جون امام وشهدا

 شاعر: شهروز گودرزی





کلمات کلیدی :
انفجار شیراز سهل‌انگاری نبود

...  انجوی‌نژاد: انفجار شیراز سهل‌انگاری نبود ...

 متن کامل بیانات سید محمد انجوی نژاد در جلسه شب هفت شهدای کانون رهپویان وصال

حجت الاسلام انجوی نژاد مسئول کانون رهپویان وصال، شب گذشته در مراسم شب هفت شهدای کانون رهپویان وصال از کسانی که این واقعه را ناشی از سهل انگاری می خوانند، گلایه کرد. مشروح این سخنان به نقل از سایت کانون در ادامه آمده است

خداوند بشارت داده بر کسانی که با دردو غم و ناراحتی این دو سه روز دنیا را تحمل می کنند و دنیا را حقیقتا دو سه روز می دانند و بالا و پایین دنیا برایشان اعتباری ندارد .آمدند که بندگی کنند و هر وقت که خدا خواست به سمت خداوند پرواز کنند خدا را شاکریم که در زمان عمرمان یک بار دیگر حماسه هایی را که فکر می کردیم به فراموشی سپرده شده دوباره برای ما تکرار شد.خدا را شکر می کنیم که برای مایی که شعار می دادیم زمینه ساز یک امتحان شد تا شعارهای ما محک بخورد و در این زمانهاست که سره از ناسره و مرد از نامرد مشخص می شود.خدا را شکر می کنیم در حالی که کسی گمان نمی برد که با این واقعه و با این درد و مصیبت و بلا باز هم پایی برای حضور باشد ما میزبان قدوم مبارک شما خواهرها و برادرها بودیم که قدمتان بر چشم خود من

نمردیم و دیدیم که یک عده ای در حالی که از درد به خودشان می پیچیدند اشکشان را برای دردشان نمی ریختند و اشکشان برای این بود که چرا ما نرفتیم؟نمردیم و دیدیم عده ای که پاره ی تنشون,جگرگوششون و فرزندانشان را به خدا تقدیم کرده بودند بلند و رسا گفتند که خودمان و بقیه ی فرزندانمان هم فدای حسین. عده ای گمان می کردند که این حرفها مال همان دهه ی شصت بوده و چقدر توفیق دارند برادرها و خواهرهای جوانی که نمردند و معنای رفیق از دست دادن را چشیدند!

اونهایی که در کتابها و د فترچه ی خاطراتشان آرزوی شهادت می کردند امتحانشان را پس دادند که مرد شهادت هستند یا نه.دیدید که شهادت به همین راحتی نیست؟دیدید که چقدر سخت است؟ وقتی که می گفتند شهادت هنر مردان خداستیک عده ای می گفتند چه هنری؟ این دنیا ارزشی ندارد و ما هم اگر آن زمان بودیم می رفتیم و شهید می شدیم. اما دیدند که چقدر سخت است دیدند که جراحت چقدر سخت است,دیدند که انفجار با بدن چکار می کند.دیدند که ضجه شنیدن چقدر سخت است,دیدند که جنازه ی پاره پاره و قطعه قطعه را جمع کردن چقدر مشکل است.نمردیم و عاشورا را دیدیم که من بعد که روضه ی گودی قتلگاه را می خوانند نگویند که شما برای چی دارید گریه می کنید؟اگر علی اکبری قطعه قطعه شد ما داشتیم ,اگر قاسم و عبدالله 4 و 11 ساله بودند ما داشتیم.من بعد وقتی برای امام حسین گریه می کنید می دونید برای چی دارید گریه می کنید.نمردیم و مزه ی جا موندن رو چشیدیم.نمردیم و تو خواهرها یک شهیده دادیم که دکتر می گفت وقتی تو حسینیه بالای سرش رسیدم که افتاده بود و خون اطرافش رو گرفته بود آخرین لحظات عمرش بود و آخرین رمقش می خواست باشه اما تا دید نامحرم داره میاد با تمام توانش چادرش رو مرتب کرد. این مردم برای حجابشون ارزش قائلند.تمام توانش را برای حفظ حجابش گذاشت.اینها حماسه بود.شهادت هنر مردان خداست.عجیبه خونه ی هر کدوم از شهداء که میرم میگن آقا بچه مون گفت که دارم میرم.خونه ی شهید موسوی میری باباش میگه بهم گفته بود که می خوام شهید بشم.خونه ی شهید نصیری میری میگه بابام گفته بود که دیشب خواب دیدم که یه مینی بوس دم کانون داره سوار می کنه برای کربلا.خونه ی شهید مهدوی میری میگه که مدتهاست که می گفت من بیست سال بیشتر عمر نمی کنم. و در حالی که فقط هفده روز از بیست سال گذشته بود شهید شد.دیدیم صحنه هایی را که کسی باور نمی کرد.نمردیم و دیدیم که شهادت گلچین است و بهترین ها را می برد 

در مسلخ عشق جز نکو را نکوشند

روبه صفتان زشت خو را نکشند

ادامه مطلب...



کلمات کلیدی :

یک مهلت دیدار ده

 
مقام و منزلت معنوى حضرت معصومه(س)
امام جواد(ع) فرمود:
«من زار عمتى بقم فله الجنّة»

یعنى: هر کس عمه مرادر شهر قم زیارت کند،بهشت بر او واجب است
از امام رضا(ع) آمده است:
«من زارها عارفاً بحقها فله الجنة»
کسى که قبر فاطمه دختر موسى بن جعفر را آن گونه که شایسته اوست زیارت کند، بهشت از آن اوست.
 
ای ماه  از رویت خجل  ،ای درد از نامت دوا؛ای کوه از حجر چو خاک
ای دیده از نورات براق،ای سینه از حجر ات کباب؛ای خانم اهل بهشت
ای نادر و نیکو سرشت؛ای ناظر اهل بهشت؛ای کیمیایی شهر قم
ای خاطر اهل یقین،ای خواهر و جان رضا؛ای خواهر موسی الرضا
ای دخت و نور موسوی،ای عمه غم خوار ما؛ای آبروی و جان ما
ای آشنای جان و دل،ای پاکدامن، نور عین؛دخت به حق مصطفی
ای آسمانی؛ نور عین،جانم بسوختی از غم ات؛دل گشته صد چاک از غم ات
من داغدار  روی تو،یک دم بده مهلت به من؛تا خوب به رویت بنگرم
یک مهلت دیدار ده،یک شب به من یک جای ده؛بر وصل خود یک راه  ده
جانی برای تاب ده،یک فرصت دیدار ده؛دارم زه رویت بس امید
در نا امیدی ها امید،دستم بگیر ای خوب من؛ای عمه محجور من
این قطره های اشک من،این چند بیت شعر من؛این گفته های نغز من
اندر رسای حب توست،در یک کلام ای خوب من؛دستم بگیر در روز حشر
جایم بده نزد خودت،یک مرتبت خواهم همین؛تنفیض حکم خادمی
(ف  ـم)




کلمات کلیدی :
قضاوت کنید

  

 تصاویر یادمان شهدا در حسینیه کانون فرهنگی رهپویان وصال پیش از انفجار

 

 

 

 

 

 





کلمات کلیدی :
نامه ای به مسیح ع (بخش دوم)


ای پیامبر محبت : امروزه شاهد هزاران ترفند و اهانت و بدعت در دینی هستیم که تو برای مردم به ارمغان آورده ای .بدعت و تحریف در دستورات و فرامین دین شما گرفته تا دروغ و تزویر و اهانت به اصول و فروع آن.ای پیامبر خدا کسانی دست به نابودی دین مسیحیت زده اند که لباس روحانی دین تو را بر تن داشته و دارند . یک روز حرام خدا را حلال کرده اند و یک روز دین خدا را مورد توهین و ناسزا قرار می دهند و روزی دیگر برای خوش آمد صهیون دست به کشتار بی گناهانی می زنند که قلب هر انسان پاک نهادی را می شکند و لبریز از نفرت این داعیان دینداری و خدا پرستی ( مارک مسیحیت )می کند. و امروز دیگر گستاخی را دو صد چندان کرده اند با دین محمدی و احمدی که تو او را ختم ادیان و خاتم رسالت نبوی می دانی ستیزه ای نا جوانمردانه را بنیاد نهاده اند و هر بار با توهین و دریوزگی و مسخره گی دین پاک و زلال اسلام و پیامبر برحق اسلام را مورد هدف قرار داده اند .میدانم که شما خود از همه چیز با خبرید و از این همه نادانی و بی خردی و شیطنت ملولید اما چه می توان کرد ؟بنده نیز بنا بر درخواست دوستان تحریر میکنم.ای پیامبر صلح و آشتی چقدر گریه کردم وقتی دیدم در زندانهای مخوف با نام تو و با علامت صلیب دست و پای مظلومین را می بندند و با صلیب داغ مهر می کنند؟ای نبی و فرستاد ه خدا دلم شکست وقتی دیدم افرادی با نام تو مردم بی دفاع را سر می برند و این را انتقام مسیحیت از مسلمانی نام می گذارند.
چقدر شرمنده شدم روزی که دیدم یک پدر روحانی همجنس بازی را موجب رضای پروردگار می داند و موجب آسایش بشر
!!!!
حتی زمانی که شنیدم کاردینال دیوید یکی از سران کلیسای انگلیس یه مادر بزرگوارتان در پیش چشم خبرنگاران بی مهابا توهین کرد و کسی در مقابل او چیزی نگفت چشمانم پر از اشک شد
.


ویاوقتی کاریکاتور هایی را به شما نسبت دادند کسی از هیچ کجا حرفی نزد و حتی اینو به حساب آزادی بیان نوشتند و گستاخانه تر هر بار نوشته و عکس و نقاشی برای توهین به مقدسات اسلام و پیامبر اسلام کشیدند . دراین میان مسلمانان آگاه و آزاده و آزاد اندیشان واقعی در جهان به اعتراض و مبارزه با این نوع توهین ها برخاستند . ای پیامبر و ای مسیح (ع) برای دل شکسته شما هم غمگینم .دوست داشتم کودکی بودم و با زبان کودکی با شما سخن می گفتم و همه آنچه را که می خواستم بی مهبا به زبان می آوردم و می نگاشتم. می دانم روزی خواهی آمد و در رکاب عزیزترین مخلوق هستی خواهی بود ، او که منجی عالم بشریت است؛او که عدالت الهی را به اکمل پیاده خواهد نمود. تو نیز خواهی بود و در ورای ایشات به نماز خواهی ایستاد؛وبرای تحقق حکومت الهی ایشان سخت خواهی کوشید. ای پیامبری که منتقم خون اربابمان حسین (ع) را یاری خواهی کرد ،ای عبد و بنده صالح خدا که بنده صالح خدا را یاری خواهی کرد، برای تو نیز دعا خواهم کرد چرا که تو برادر خاتم النبین هستی. برای تو که مطیع امر مولایمان خواهی بود و برای او بهترین یاور خواهی شد. و چه زیبا قرآن از شما سخن به میان میآورد و بر سینه پر مهر محمدی نازل نموده است که
:

 
کسانى که گفتند: «خدا همان مسیح پسر مریم است کافر شدند.» مسیح می گفت: «اى بنى اسرائیل خدا را که پروردگار من و شماست بپرستید.هر کس که به خدا شرک آورد بهشت بر او حرام است و جایگاهش دوزخ است، و ستمکاران یاورى ندارند.» کسانى که گفتند خدا سومین شخص تثلیث است کافر شدند.خدایى جز خداى یگانه وجود ندارد. (1(
یاد کن هنگامى را که خدا گفت: «اى عیسى پسر مریم! آیا تو به مردم گفتى: «من و مادرم را، به جاى خدا، خدا بگیرید» ؟» عیسى گفت: «خدایا تو منزه هستى.مرا نرسد که درباره خودم چیزى بگویم که حقم نیست. (2
(
1-
سوره مائده، آیات 72 ـ 73

2-
سوره مائده، آیات 116 ـ 117


و چه دردها و چه تاسف هایی که بر دل مجروع بشریت با نام شما روا نمی کنند!!
ولی ای مهربان پیامبر دیدگان آگاه و دلهای فهیم آزاد اندیشان بخصوص مسلمانان همیشه این حقیقت را در نظر دارد که هرگز گروه و یا فرد نشان دهنده اصل شالوده احکام میسحیت و رسالت شما نیست بلکه آنچه که خداوند در کتاب آسمانی قرآن بیان نموده است موجودیت واقعی دین و وجود ارزشمند شماست
.
اگر بخواهم این نگارش را ادامه بدهم باید روزها و شبها بنگارم اما با اشاره به این موضوع ختم می کنم که

مکر و حیله دشمنان دین خدا به خودشان باز خواهد گشت تا آنگاه که چشم بیدار مومنین نظاره گر و عزم آنان بر اثبات حقانیت احکام و شریعت الهی استوار است .
باز خواهم نوشت ای پیام آور شریعت الهی تادرودی دیگر بدرود


سادات علوی





کلمات کلیدی :
نامه ای به مسیح ع (بخش اول)

سلام به آخرین ودیعه الهی و خاتم مرسلین حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) ، سلام به کتاب آسمانی ما قرآن و سلام به پیا مبر خدا ،

سلام به مسیح (ع)پیامبری که قرآن او را اینگونه توصیف می فرماید


... "و آتـَینا عیسی ابنَ مَریَمَ البـَیـِنات وَ اَیَّدناهُ بـِروُحُ القُدُس ... " ((بقره /253)
" وَیـُکـَلِّمُ الناسَ فی المَهدِ وَ کَهلاً وَ مِنَ الصالِحین." (آل عمران/46)
دوستان از زمانی که از بنده دعوت شد تا نامه ای به مسیح بنویسم هربار که قلم در دست گرفتم هر آن حس می کنم که در حضور و محضر خدا وند بلند مرتبه سخت در حال مراقبت هستم. لذا این کلمات و جملات را بادقت زیادی بکار می گیرم.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی علیه السلام
سلام و عرض ادب حضور پیامبر خدا حضرت مسیح علیه السلام

خواستم خالصانه ترین سلام و درود خود را از اینجا به حضورتان عرضه نمایم . ای بنده خوب خدا ، از سرزمینی برای شما سلام می فرستم که زمین اش به وجود مردان و زنانی با ایمان و مقتدر مزین است .و در زمانی با شما مکاتبه می کنم که به همت این مردم حکومتی را تشکیل شده است ، عدالت خواه و خدا محور و برای تحقق آرمانهای خود از تعالیم بسیار ارزشمند اسلام بهره می جویند. همان دینی که امروزه توسط هتاکان و دشمنان خدا مورد اهانت قرار می گیرد گرچه به یاری خدا وند هیچ مقدار از ارزش و بها و اصل خویش دور نگشته و دچار رکود نگشته بلکه با این همه ضدیت و عناد و دشمنی باز هم به یاری بزرگ اندیشان و مبلغان و عالمان اسلام، هر روز شاهد شکوفایی و شفاف تر شدن و تحکیم این بنیان استوار الهی هستیم .


ای پیامبر محبت : امروزه شاهد هزاران ترفند و اهانت و بدعت در دینی هستیم که تو برای مردم به ارمغان آورده ای .بدعت و تحریف در دستورات و فرامین دین شما گرفته تا دروغ و تزویر و اهانت به اصول و فروع آن.ای پیامبر خدا کسانی دست به نابودی دین مسیحیت زده اند که لباس روحانی دین تو را بر تن داشته و دارند . یک روز حرام خدا را حلال کرده اند و یک روز دین خدا را مورد توهین و ناسزا قرار می دهند و روزی دیگر برای خوش آمد صهیون دست به کشتار بی گناهانی می زنند که قلب هر انسان پاک نهادی را می شکند و لبریز از نفرت این داعیان دینداری و خدا پرستی ( مارک مسیحیت )می کند. و امروز دیگر گستاخی را دو صد چندان کرده اند با دین محمدی و احمدی که تو او را ختم ادیان و خاتم رسالت نبوی می دانی ستیزه ای نا جوانمردانه را بنیاد نهاده اند و هر بار با توهین و دریوزگی و مسخره گی دین پاک و زلال اسلام و پیامبر برحق اسلام را مورد هدف قرار داده اند .میدانم که شما خود از همه چیز با خبرید و از این همه نادانی و بی خردی و شیطنت ملولید اما چه می توان کرد ؟بنده نیز بنا بر درخواست دوستان تحریر میکنم.ای پیامبر صلح و آشتی چقدر گریه کردم وقتی دیدم در زندانهای مخوف با نام تو و با علامت صلیب دست و پای مظلومین را می بندند و با صلیب داغ مهر می کنند؟ای نبی و فرستاد ه خدا دلم شکست وقتی دیدم افرادی با نام تو مردم بی دفاع را سر می برند و این را انتقام مسیحیت از مسلمانی نام می گذارند.
چقدر شرمنده شدم روزی که دیدم یک پدر روحانی همجنس بازی را موجب رضای پروردگار می داند و موجب آسایش بشر!!!!
حتی زمانی که شنیدم کاردینال دیوید یکی از سران کلیسای انگلیس یه مادر بزرگوارتان در پیش چشم خبرنگاران بی مهابا توهین کرد و کسی در مقابل او چیزی نگفت چشمانم پر از اشک شد .
ادامه درپست بعدی





کلمات کلیدی :
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >